ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)
ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)

شیعه شدن پروفسور بولوِن

شیعه شدن پروفسور بولوِن 

 

پروفسور بولوِن در 1912 میلادی در بلژیک به دنیا آمد. 
در سال 1955 به درخواست وزارت ایران به مشهد آمد و با قرار داد آستان قدس به مدت سه سال به عنوان رئیس بخش جراحی بیمارستان امام رضا مشهد مشغول خدمت شد.

این قرار داد بعدها تمدید شد بطوری که به مدت پانزده سال ریاست بخش جراحی بیمارستان را بر عهده داشت. 
او در جریان عمل جراحی آیت الله میلانی مسلمان و شیعه دوازده امامی شد و نام عبدالله را برای خودش انتخاب نمود. 
در بیمارستان محل کارش بارها شاهد شفا گرفتن بیماران بود که همین امر باعث محکم شدن او در عقیده‌اش میشد. 
بعضی اوقات بعد از شفای بیماری توسط امام رضا (علیه‌السلام) ساعت‌ها همراه با او گریه می‌کرد. 
او وصیت کرد که پس از مرگش او را در شهری که آیت الله میلانی مدفون است دفن کنند. 
سر انجام وی در مشهد مقدس در گذشت و در ضلع شرقی آرامگاه خواجه ربیع مشهد به خاک سپرده شد.

ماجرای شیعه شدن ایشان:
مرحوم آیت الله سید محمد‌هادی میلانی‌ رحمة الله علیه دچار بیماری معده شدند. 
پرفسور ایشان را عمل کرد. و پس از یک عمل سه ساعته و زمانی که ایشان در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می‌گویند را برایش ترجمه کند. 
مرحوم میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت می‌کردند. 
پس از این مساله پروفسور برلون، گفت؛ کلمه شهادتین را به من بیاموزید؛ زیرا از این لحظه می‌خواهم روی به اسلام بیاورم و پیرو مکتب این روحانی باشم. 
وقتی دلیل این کار را جویا شدند، پروفسور برلون گفت:
«تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می‌دهد، در حالت به هوش آمدن است و بنده دیدم که این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم و دیدم که او ترانه‌های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می‌کند.
در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است».

 

 

نقل شده از کانال تلگرامی راز قرآن به نشانی raz_quran@

 

 

 

https://s8.uupload.ir/files/emam_reza1_781y.jpg

 

 

 

 

 

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین

امام رضا چرا غریب الغرباس؟

امام رضا چرا غریب الغرباس؟ 
 

خیانت برادران حضرت

امام رضا علیه السلام بخاطر اینکه دور از وطن شهید شد، غریب الغربا نشد. چون اکثر امامان ما دور از وطنشون شهید و به خاک سپرده شدن.

امام رضا بخاطر این غریب الغربا شد که برخی از برادرانش هم بهش خیانت کردن، برخی از وُکلای پدرش موسی بن جعفر علیه السلام بهش خیانت کردن و برای اینکه اون وجوهات مردم که از خمس و زکات دستشون بود که چندین هزار مثقال طلا بود رو به حضرت ندن، شهادت موسی بن جعفر رو انکار کردن.

این وکلا و اون امام‌زاده ها که برادران امام رضا بودن باهم هماهنگ بودن و شهادت امام کاظم رو انکار کردن و حتی رفتن به برخی از اصحاب امام کاظم و امام رضا پیشنهاد رشوه چندهزار مثقال طلایی دادن تا اونا هم تایید کنن حرفاشونو، ولی اونا قبول نکردن و از یاری امام رضا دست نکشیدن.

درود خدا بر صفوان بن یحیی، یونس بن عبدالرحمان، ریان بن شبیب و....

امام رضا به خاطر این غریب بود که برخی از بنی‌هاشم بهش خیانت کردن. اذیتش کردن که در امامان قبلی سابقه نداشت. 

این اذیت به اینجا ختم نشد و چون امام رضا تا چهل و چند سالگی صاحب فرزند نشد، دائما این برادران و وکلا زخم زبان میزدن که دیدید ما میگفتیم علی بن موسی، امام نیست. الان دیگه داره ثابت میشه امام نیست. چون امامی که فرزند پسر نداشته باشه که نسل امامت رو ادامه بده، امامتش معلومه اشتباه بوده، مگر اینکه غایب بشه.

خیلی اذیت‌ها کردن امام رضا رو. تا اینکه خدا به امام رضا، جواد الائمه رو داد. بازهم اذیت‌ها تمومی نداشت. گفتن این فرزند رضا نیست، چهره‌اش شبیه نیست. رنگ پوستش فرق میکنه و تهمتهایی از این قبیل.

کار به جایی رسید که بچه رو بردن به یه نسب‌شناس دادن که تشخیص میداد از خصوصیات پدر و فرزند که پدر بچه کیه. عمداََ چند نفرو بدون امام رضا بردن پیشش گفتن پدر این بچه کدومه؟ اون طرف با دقت چند نفر رو دید گفت اینا پدر بچه نیستن، اون مردی که اون دور وایساده پدرشه، که علی بن موسی الرضا بود. این تهمتشون هم کار به جایی نبرد.

و از این جهت هست که در روایات داریم که جوادالائمه مبارکترین مولود هست. چون تولد امام جواد، امامت امام رضارو تثبیت کرد و همه تهمت‌ها به حضرت رو خنثی کرد.

البته ناگفته نمونه اون برادران امام رضا علیه السلام، در مدینه بودند و به ایران نیومدند و در ایران حرم و بارگاه ندارند، برادران وفادار حضرت همراهش به ایران اومدند.

منابع:
عیون اخبار الرضا ج٢، ص٢۵٧
اصول کافی ج١، ص٣١٧ و ص٣٩۵
تاریخ اجتماعی شیعه ج١ ص۶١
اصول کافی ج۶، ص ۴۶١

نقل شده از کانال تلگرامی داروخانه معنوی به نشانی Manavi_2@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین

شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام

روایتی تکان دهنده و زیبا 

شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام

بعد از مرگ آیت الله حائری شبی او را در خواب دیدم.
کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟!
پرسیدم:
آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟

آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن:

وقتی از خیلی مراحل گذشتیم، همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت.

درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.

ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک!

به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود!

بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دوردست به من نزدیک می‌شدند.
 تمام وجودشان از آتش بود.

 آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند.

ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد.

بدجوری احساس بی‌کسی و غربت کردم و گفتم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم.

صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین!

سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد.

هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم.

آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم،

 اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید:
آقای حائری! ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که:
بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند.

راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید.
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند:

من علی بن موسی الرضا (علیه السلام) هستم.

آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد..

ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره)

نقل شده از کانال تلگرامی کربلا به نشانی karballa_ir@ 

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

سخن امام رضا (علیه السلام) درباره ۱۰ نشانه عاقل

سخن امام رضا (علیه السلام) درباره ۱۰ نشانه عاقل

امام علی بن موسی الرضا المرتضی علیه السلام در حدیثی گهربار ده خصلت و نشانه کامل بودن عقل را بیان فرموده‌اند.

عقل شخص مسلمان تمام نیست، مگر این که ده خصلت را دارا باشد: 

۱ـ از او امید خیر باشد 
۲ـ مردم از بدى او در امان باشند 
۳ـ خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد 
۴ـ خیر بسیار خود را اندک شمارد 
۵ـ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود 
۶ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود 
۷ـ فقر در راه خدایش از توانگرى محبوبتر باشد
۸ـ خوارى در راه خدایش از عزت با دشمنش محبوبتر باشد 
۹ـ گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد 

سپس فرمود: دهمین و چیست دهمین؟ 
به او گفته شد: چیست؟ 
فرمود: احدى را ننگرد جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزکارتر است. 


(تحف العقول، صفحه ۴۴۳)

نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

فضایل و برکات زیارت امام رضا علیه السلام

فضایل و برکات زیارت امام رضا علیه السلام

1- رفع گرفتاریها

امام باقر علیه السلام از جدش، از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرده است که پیامبر فرمود:

پاره اى از پیکر من در خراسان دفن خواهد شد، هر گرفتارى که او را زیارت کند، خدا ناراحتى او را برطرف سازد، و هر گنهکارى که به زیارت او رود، خداوند گناه او را ببخشد.

2- جلب رحمت خدا

هروى گوید: امام رضا علیه السلام وارد بارگاهى شد که هارون را آن جا در خاک نهاده بودند، در کنار گور او با دست خویش خطى بر زمین کشید و فرمود:

این تربت من است که در آن دفن مى شوم و خدا این جا را محل آمد و شد پیروان و دوستداران من خواهد ساخت.

 هر زائرى که به دیدار من آید و هر مسلمانى که بر من سلام دهد، با شفاعت ما اهل بیت، بخشش و رحمت خداوندى را از آن خود خواهد کرد.

3- برتری زیارت امام رضا علیه السلام

علی بن مهزیار می گوید: به امام جواد علیه السلام عرض کردم فدایت شوم زیارت حضرت رضا علیه السلام افضل است یا زیارت امام حسین علیه السلام؟

حضرت فرمودند: 
زیارت پدرم امام رضا علیه السلام افضل است چون امام حسین علیه السلام را تمامی مردم زیارت می کنند و پدرم را تنها شیعیان خاص زیارت می کنند.


منابع

1. عیون اخبار الرضا(ع)، ج 2، ص257
2. عیون اخبارالرضا(ع) 2:136
3. الکافی ج 4، ص 584


 نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم