ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)
ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)

پنج نفر...

پنج نفر...

دو گروه مقابل هم ایستاده بودند:
مسیحیان نجران که خوف از رخسارشان به زمین می‌ریخت و سوی دیگر پنج نفر که گویی دریایی بودند از سکون و آرامش.
پنج نفر که همین امروز حضرت جبرائیل از آسمان خبر آورده بود که زمین و آسمان و هر چه هست به‌ خاطر اینان به هم دوخته شده.
«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس» امروز نازل شده بود. 

 پیامبر و اهل‌بیتش تنها یک خوف داشتند و آن هم زیر و زبر شدن جهان بعد نفرینشان...ـآخر رحمة للعالمین بود و کلهم نورٌ واحد... همه رحمة للعامین بودند و می‌دانستند اگر لب‌ها را تکان دهند، زمین تکان می‌خورد، آسمان خود را می‌تکاند و زیر و رویی نخواهد ماند.

 اُسقف اعظم این را فهمید و گفت من صورت‌هایی را می‌بینم که اگر دعاکنند کوه‌ها را از جا می‌کَنَد‌ مباهله نکنید. امام، رحمت جان پیامبر رحمت ، دختر رحمت و پسرانش و تا به حال آخرین عصارهٔ رحمت الهی،  لب به نفرین نگشودند.

 شنیده‌ام فرزندشان مهدی صبح و شام دعایمان می‌کند... شنیده‌ام که اگر دعایش نباشد، هلاک می‌شویم. ما هم دعا می‌کنیم:

«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج»

 

با مباهله آشنا شویم

 

۶۰ نفر از بزرگان مسیحیان نجران با لباس‌های فاخر با زنجیرهای طلا برای دیدار با پیامبر وارد مسجد می‌شوند اما پیامبر اکرم به‌ خاطر لباس‌های فاخری که به تن دارند آنان را نمی‌پذیرد بعد از این که با لباس‌های ساده به دیدار رسول خدا می‌روند با گرمی از آنان استقبال می‌کند.

علت حضور نامه‌ای است که پیامبر خدا برای مسیحیان فرستاده بودند.

شرحبیل اسقف مسیحیان می‌گوید: چندی پیش نامه‌ای از شما به دست ما رسید، آمدیم تا از نزدیک، حرف‌های شما را بشنویم.

پیامبر می‌فرماید: آنچه من از شما خواسته‌ام، پذیرش اسلام و پرستش خدای یگانه است.

اسقف اعظم پاسخ می‌دهد: اگر منظور از پذیرش اسلام، ایمان به خداست، ما قبلاً به خدا ایمان آورده‌ایم و به احکام او عمل می‌کنیم.

پیامبر خدا می‌فرماید: شما مسیح را خدا می‌دانید، در حالیکه این اعتقاد،‌ با پرستش خدای یگانه متفاوت است.

یکی از مسیحیان می‌گوید: مسیح به این دلیل فرزند خداست که مادر او مریم، بدون اینکه با کسی ازدواج کند، او را به دنیا آورد. این نشان می‌دهد که او باید خدای جهان باشد.

در همان لحظه آیه‌ای نازل شد (آل عمران/۵۹) و رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: اگر چنین باشد حضرت آدم هم بدون پدر و مادر و از خاک به‌وجود آمدند.

مسیحیان پاسخی ندارند که بدهند و می‌گویند ما قانع نشدیم و رسول اکرم را به مباهله دعوت می‌کنند. (یعنی ما و شما دست به دعا برداریم و از خداوند بخواهیم که هر کس خلاف می‌گوید‌، به عذاب خداوند گرفتار شود) 

آیه نازل شد (آل عمران ۶۱):
 «پس هر کس با تو درباره او (عیسای مسیح علیه السلام) پس از آنکه تو را علم آمده محاجّه و ستیز کند، بگو: بیایید ما پسرانمان را و شما پسرانتان را و ما زنانمان را و شما زنانتان را و ما خودمان را و شما خودتان را (کسانى را که مانند جان ماست) فرا خوانیم، آنگاه به یکدیگر نفرین کنیم، پس لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»

صبح روز بعد زمان مباهله است، همه مسیحیان میهمان و مسلمانان در بیرون از دروازه شهر به تماشا نشسته‌اند که چه اتفاقی خواهد افتاد.

پیامبر خدا صلی الله علیه وآله در حالیکه حسین را در آغوش دارد و دست حسن را در دست، از دروازه مدینه خارج می‌شود. پشت سر او تنها یک مرد و زن دیده می‌شوند. این مرد علی است و این زن فاطمه. تعجب و حیرت، همراه با نگرانی و وحشت بر دل مسیحیان سایه می‌افکند.

 شرحبیل به اسقف می‌گوید: نگاه کن. او فقط دختر، داماد و دو نوه خود را به همراه آورده است.
بین مسیحیان ولوله و سر و صدایی به پا می‌شود که ما به این مباهله تن نمی‌دهیم.

اسقف به بالای سنگی می‌رود و می‌گوید: من معتقدم که مباهله صلاح نیست. این پنج چهره نورانی که من می‎بینم، اگر دست به دعا بردارند، کوه‌ها را از زمین می‌کَنند، در صورت وقوع مباهله، نابودی ما حتمی است.

اسقف در مقابل پیامبر، با خضوع و تواضع، سرش را به زیر می‌افکند و می‌گوید: (ما را از مباهله معاف کنید. هر شرطی که داشته باشید، قبول می‌کنیم.)

 پیامبر با بزرگواری و مهربانی، انصرافشان را از مباهله می‌پذیرد و می‌پذیرد که به ازای پرداخت مالیات، از جان و مال آنان و مردم نجران، در مقابل دشمنان، محافظت کند. خبر این واقعه، به سرعت در میان مسیحیان نجران و دیگر مناطق پخش می‌شود و مسیحیان حقیقت‌جو را به مدینه پیامبر سوق می‌دهد.

روز مباهله و شأن نزول آیهء تطهیر پنج تن آل عبا (علیهم‌السلام) را به محبان و شیعیان خالص حضرت رسول مهربانی آقا محمد مصطفی (صلی‌الله علیه و آله) و پدر بزرگوارمان امیرالمومنین (علیه السلام) تبریک و تهنیت عرض مینماییم.


نقل شده از کانال تلگرامی منتظران ظهور به نشانی montazeran313313@ و کانال تلگرامی کربلا به نشانی karballa_ir@