ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)
ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)

آهای مردم ، آهای جوانها ، مُحَرَّم و صَفَر گذشت

هر سال بعد از ماه مُحَرَّم و صَفَر که میشد مرحوم علامه امینی خطاب به عزاداران سیدالشهداء "علیه السلام" میفرمودند :
کبوتر بازها وقتی یه کبوتر از بازار میخرند ، چند روزی بال و پرش رو میبندند روی پشت بام خونه بهش آب و دانه میدن ، بعدِ چند روز بال و پرش رو باز میکنند و پروازش میدن ، اگه اون کبوتر رفت و مجددأ برگشت روی همون پشت بام نشست میگن : هنر داره و رگه داره اما اگه برنگشت و رفت ، میگن بی هنر و بی رگ بود !
آهای مردم ، آهای جوانها ، مُحَرَّم و صَفَر گذشت و توی این دو ماه امام حسین "علیه السلام" ماها رو خرید ، بال و پرمون رو بست پیش خودش نگهداشت در این دو ماه میهمان امام حسین "علیه السلام" بودیم و هر جا دعوتمون کردند به احترام امام حسین "علیه السلام" بود و در واقع از آب و نان امام حسین "علیه السلام" خوردیم ، حالا بعدِ دو ماه بال و پرمون رو باز کرده که پرواز کنیم ، نکنه که بی هنر و بی رگ باشیم ، بریم روی بام کس دیگه بشینیم ، نکنه نان و نمک بخوریم و نمکدون بشکنیم ! بیایید به امام حسین "علیه السلام" یه قول بدیم. قول بدیم که تا ماه مُحَرَّم سال دیگه فقط کبوتر امام حسین "علیه السلام" باشیم و فقط واسه اون پرواز کنیم و فقط روی پشت بام اون بشینیم.


نقل شده از کانال تلگرامی علم و دین به نشانی din_va_elm@


اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.

عاقبت سیاه پوشیدن برای آقا امام حسین علیه السلام

عاقبت سیاه پوشیدن برای آقا امام حسین علیه السلام


یکی از نمایندگان حضرت آیت الله ابوالقاسم خوئی رحمت الله علیه می‌گوید:

یک سالی در ایام محرم و صفر در نجف اشرف خدمت ایشان رسیدم ودر آن گرمای شدید ایشان را درحالی دیدم که از سرتاپایشان سیاه پوش بود، حتی جوراب های ایشان نیز سیاه بود.

من در حالی که تعجب کرده بودم و نگران حال ایشان بودم از آقا سوال کردم: 
فکر نمی کنید با این وضعیت سرتاپا سیاه پوش در این هوا، ممکن است مریض و یا گرمازده شوید؟؟!

ایشان در پاسخ فرمودند: فلانی من هر چه دارم از سیاه پوشی سرتاپا برای حضرت سیدالشهداء علیه السلام دارم.

پرسیدم: چطور؟

فرمود: بنشین تا برایت تعریف کنم:
پدر من مرحوم حاج سیدعلی اکبر خوئی از وعاظ و منبری های معروف زمان خود بود.همسرش که مادر من باشد هرچه از ایشان باردار میشد پس از دو سه ماه بارداری بچه اش سقط میشد و خلاصه بچه دار نمیشدند.

روزی پس از آنکه پدرم از منبر پائین می آید، زنی به او میگوید آسیدعلی اکبر شما که به ما سفارش میکنید چرا خودتان متوسل نمیشوید تا بچه دار شوید؟

پدرم این حرف را به مادرم بازگو میکند،
مادرم می‌گوید خب راست گفته، چرا خودت چیزی نذر امام حسین علیه السلام نمی‌کنی تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز بچه دار شویم؟

پدرم میگوید: ما که چیزی نداریم تا نذر کنیم؟
مادرم در جواب می‌گوید حتما لازم نیست چیزی داشته باشیم تا نذر کنیم،

اصلا شما نذر کن که امسال تمام 2 ماه محرم و صفر را برای امام حسین علیه السلام از سر تا پا، حتی جوراب و کفشتان هم سیاه باشد و سیاه بپوشید.

در آن سال پدرم به این نذر عمل کرد و از اول محرم تا پایان ماه صفر سرتاپا سیاه پوش شد. در همان سال هم مادرم باردار میشود و 7ماه نیز از بارداری اش میگذرد و بچه اش سقط نمی‌شود.

یک شبی یکی از طلبه ها که از شاگردان پدرم بوده در آخر شب درب منزل ایشان می آید.
وقتی پدرم درب را باز می‌کند پس از سلام و احوالپرسی عرض می‌کند که من یک سوال دارم.
پدرم می‌گوید بپرس.

طلبه می‌پرسد آیا همسر شما باردار است؟
ایشان با تعجب می‌گوید بله، تو از کجا می‌دانی؟

ناگهان آن طلبه شروع به گریه کردن میکند و می‌گوید: آسیدعلی اکبر من الان خواب بودم، در خواب وجود مبارک پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) را زیارت کردم.

حضرت فرمودند: برو و به آسید علی اکبر خوئی بگو که بخاطر آن نذری که برای فرزندم حسین کردی و 2 ماه از سرتاپا سیاه پوشیدی 
این بچه ای را که 7 ماه است همسرت در رحم دارد را ما حفظ میکنیم و او سالم میماند و ما او را بزرگ میکنیم و او را فقیه و عالم در دین میگردانیم و به او شهرت میدهیم.
و او را به نام من "ابوالقاسم" نام بگذار...

حالا فهمیدی که من هرچه دارم از سیاه پوشی سرتاپایی دارم؟.....

صلی الله علیک یا اباعبدالله

نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@

سر در این خانه ها با ما و پرچم با خودت
دسته ی سینه زنی با ما ولی دم با خودت
روزی اشک تمام نوکران هم با خودت
واقعاً دلواپسیم آقا محرم با خودت
از عزاداران آن آقای عطشانیم ما

رفته رفته ناله‌ی مظلوم دارد می رسد
مادری با کودکی معصوم دارد می رسد
آه آه خواهری مهموم دارد می رسد
خنجر کندی روی حلقوم دارد می رسد
از غم انگشترش پاره گریبانیم ما

نقل شده از کانال تلگرامی مصباح به نشانی misbah110@

به تو از دور سلام

السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً؛ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ

سلام بر تو اى اباعبداللّه و بر جان هایى که به درگاهت فرود آمدند، از جانب من سلام خدا بر تو باد همیشه تا هستم و تا شب و روز باقى است و خدا زیارت شما را آخرین زیارت از سوى من قرار ندهد

السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْن

سلام بر حسین

و عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن

و بر على بن الحسین

و عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْن

و بر فرزندان حسین

و عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن

و بر یاران حسین