ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)
ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)

اولین زائر مزار امام علی (علیه السلام)

اولین زائر مزار امام علی (علیه السلام)

هنگامى که امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) از دفن پیکر امیرالمومنین باز مى‌گشتند، نزدیک کوفه، مردی نابینا را دیدند که ناله مى‌کرد. 
از او پرسیدند: 
((کیستى و چرا ناله مى‌کنى؟))
مرد گفت:
((غریبى بینوا و نابینا هستم که مونسى ندارم. هر روز مردى مهربان نزد من مى‌آمد و احوال مرا مى‌پرسید و غذا به من مى‌رسانید و مونس من بود ولى اکنون سه روز است که نیامده.))
پرسیدند: 
((آیا نام او را مى دانى؟))
پاسخ داد: 
((خیر. نامش را پرسیدم ولى فرمود تو را با نام من چه کار!؟ من براى خدا از تو سرپرستى مى کنم.))

پرسیدند: 
((آیا هیچ نشانى از گفتار او دارى؟))
گفت: 
((پیوسته زبان او به ذکر خدا مشغول بود. وقتى کنار من مى‌نشست مى‌فرمود:
"مسکین جالس مسکینا؛غریب جالس غریبا
درمانده اى با درمانده اى نشسته و غریبى هم نشین غریبى شده."

فرزندان امام علی گریستند و گفتند: 
((این نشانه ها که گفتی، نشانه‌هاى پدر ما على بن ابیطالب است))

بینوا پرسید: 
((او را چه شده که در این سه روز نزد ما نیامده؟!))
گفتند: 
((او شهید شد و ما هم اکنون از کنار قبر او مى‌آبیم))

ناله مرد غریب بلند شد و به شدت گریست و گفت: 
((شما را به جدتان سوگند مرا کنار قبر او ببرید))

وقتی او را کنار مزار حضرت على (علیه‌السلام) بردند، خود را به روى قبر انداخت و بسیار گریست و گفت:
((خدایا من طاقت فراق این مرد مهربان را ندارم. تو را به حق صاحب این قبر، جان مرا بگیر.))

آن مرد آنقدر گریست تا جان سپرد. 
فرزندان على، در حالی که می‌گریستند، شخصاً جنازه آن نابینا را غسل دادند و کفن کردند و نماز بر آن خواندند و او را در همان حوالى به خاک سپردند.

 

(روضه الشهداء - صفحه ۱۷۲)

 

نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@

 

 

 

https://s6.uupload.ir/files/hadith963_03a.jpg

 

 


 

 

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ

خداوندا به مقدار علمِ بی پایانت بر فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش و رازی که در او قرار داده شده، صلوات و درود بفرست