ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)
ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)

آخرین روزهای زندگی امیرالمومنین علیه السلام

آخرین روزهای زندگی امیرالمومنین علیه السلام

ابن ملجم (ملعون) و همدستانش برای قتل وصی پیامبر آماده شدند و منتظر شب نوزدهم ماه رمضان برای اجرای نقشه ماندند. امیرالمومنین (علیه السلام) نیز چندین بار به افراد مختلف شهادت خویش را خبر داد.

ابن ملجم درشب نوزدهم رمضان

شب نوزدهم ماه رمضان فرا رسید در حالی که ابن ملجم (ملعون) بسیار مضطرب و نگران بود.
مقداری از شب گذشته بود که قطام از اعتکاف به خانه آمد و ابن ملجم (ملعون) و شبیب و وردان (لعنةالله علیهم) نیز در خانه او جمع شدند.
قطام (ملعونه) مقداری طعام و شراب آورد و هر سه نفر خوردند و نوشیدند.
آنگاه شبیب و وردان خوابیدند و ابن ملجم (ملعون) نزد قطام (ملعونه) آمد.
او گفت: کسی که چنین اراده ای دارد خواب نخواهد داشت.
ابن ملجم (ملعون) نیز پاسخ داد : امشب او را برای تو به قتل خواهم رساند.
آنگاه ساعتی با هم بودند...
قطام (ملعونه) گفت: برخیز که علی (علیه السلام) به سوی مسجد خواهد آمد...
او را به قتل برسان تا مسرور شویم و چشمانمان روشن گردد و نزد من بازگرد که منتظرت هستم...
سپس شمشیر را بدستش داد و برای اینکه مصمم شود اشعاری را خواند اما ابن ملجم (ملعون) که دریافته بود با اینکار تا ابد معذب به عذاب الهی میشود با درماندگی اشعاری مبنی بر خفت و خواری خویش خواند...
که در آخر شعر نیز یادآوری کرد روایت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را که قاتل امیرالمومنین (علیه السلام) اشقی الاشقیاء است...

بعد از گذشت مدتی ابن ملجم (ملعون) و وردان و شبیب (لعنةالله علیهم) راهی شدند و داخل مسجد شدند.

به انتظار نشسته بودند که اشعث بن قیس (لعنةالله علیه) نیز به جمع آنان افزوده شد تا در صورت نیاز کمک کند...

 

(بحارالانوار جلد۴۲صفحه ۲۷۹- ۲۸۰ . الارشاد جلد۱، صفحه ۱۹. کشف الغمه جلد۲، صفحه۵۷)

 

افطار امیرالمومنین علیه السلام
در شب نوزدهم

امیرالمومنین (علیه السلام) درماه رمضان یک شب نزد امام حسن (علیه السلام) و یک شب نزد امام حسین (علیه السلام) و یک شب نزد حضرت زینب (سلام الله علیها) افطار میکرد.

افطار روز هجدهم نیز در خانه حضرت زینب صغری«ام کلثوم» (سلام الله علیها) بود.

حضرت بعد از نماز بر سر سفره آمدند.
حضرت زینب صغری «ام کلثوم»(سلام الله علیها) افطار برای پدر آورد که شامل دو قرص نان جو و کاسه ای شیر و مقداری نمک بود.
حضرت به غذا نگاه کرد و گریست و فرمود:
دخترم برای پدرت دو نوع غذا بر سر یک سفره آورده ای؟
آیا میخواهی در روز قیامت ایستادن من در مقابل پروردگارم طول بکشد؟ من دوست دارم از برادرم و پسر عمویم پیامبر (صلی الله علیه وآله) پیروی کنم که هرگز دو نوع غذا برایش آورده نشد.
دخترم به خدا قسم چیزی نمیخورم مگر آن که یکی از آنها را برداری.
حضرت زینب ظرف شیر را برداشته و حضرت یک قرص نان جو با نمک میل نمود. سپس به نماز ایستاد و در رکوع و سجود بسیار تضرع  می کرد.
بعد از آن چندین بار از اتاق بیرون رفته بازگشت به آسمان نگریست و فرمود؛ امشب همان شب است.
سپس سوره یاسین را تلاوت کرد لحظاتی به خواب رفت ناگهان هراسان بیدار شد و عرق از صورت پاک کرد و فرمود:
خدایا ملاقات مرا با خود مبارک گرادن.
همچنین در آن شب بسیار می‌فرمود؛ «لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم»

 

 

نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@

 

 

 

https://s6.uupload.ir/files/hadith963_03a.jpg

 


 

 

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.

اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.

خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.