ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)
ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)

نحوه‌ ازدواج امام حسن عسگری و مادر امام زمان از روم تا سامرا

«ملیکه» مادر امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) از طرف پدر، دختر «یشوعا» فرزند امپراطور روم شرقی و از طرف مادر، نوه «شمعون» بود.

نرجس، ملیکه، مریم، صیقل، سوسن و ریحانه نام تنها یک بانو است که به همسری امام حسن عسگری درآمدند, داستان این ازدواج در کتاب‌های مختلفی آمده ملیکه با اینکه در کاخ می‌زیست و با خاندان امپراطوری زندگی میکرد، اما آن چنان پاک و باعفت بود که گویی نسبتی با این خاندان نداشت، بلکه به مادر و خانواده مادری خود رفته و زندگیش همچون زندگی شمعون، و عیسی بن مریم از صفا و معنویت و پاکی خاصی برخوردار بود.

از این رو نمی‌خواست، با خاندان امپراطوری دنیا پرست، بیامیزد بلکه دوست داشت و هدفش این بود که در یک خانواه پاک خداپرست، زندگی کند، خداوند او را در این هدف کمک کرد و او را به طور عجیب به خواسته و هدفش رساند.

یک شب ملیکه در خواب جدش شمعون همراه حضرت مسیح «علیه‌السلام» و عده‌ای از یاران مخصوص حضرت مسیح (علیه السلام) وارد کاخ شدند، ناگهان منبری بسیار با شکوه به جای تخت امپراطور گذاشته شد، سپس دید دوازده نفر که مردانی بسیار خوش سیما و نورانی و زیبا بودند وارد کاخ شدند، در عالم خواب به ملیکه گفته شد، این‌ها که وارد شدند، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و علی، حسن و حسین، امام سجاد، امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکری (علیهم السلام) هستند.

ناگهان مشاهده کرد که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به حضرت مسیح (علیه السلام) رو کرد و گفت: ما به اینجا آمده‌ایم تا ملیکه را از شمعون برای فرزندم «حسن عسکری» خواستگاری کنیم.

از حکم خدا برای اینکه این وصال رقم بخورد در یکی از مسافرت های که این بانوی پاکدامن با عده‌ای از بانوان همراه امپراطور بود، به لشکر اسلام برخوردند سپس سپـــاه روم با سپـــــاه اسلام درگیر جنگ می شود در این جنگ مسلمانان پیروز شدند، عده‌ای از زنان از جمله ملیکه اسیر مسلمانان شدند، اسیران را بوسیله کشتی از راه رودخانه دجله به بغداد برای فروش آوردند.

روزی امام هادی (علیه السلام) پدر بزرگوار امام حسن عسکری (علیه السلام) یکی از یارانش به نام «بشر بن سلیمان» را که در خرید و فروش برده نیز سابقه داشت در شهر سامرا دید و نامه‌ای که به زبان رومی نوشته بود و زیر آن را امضا کرده بود به او داد و همیانی پول نیز جداگانه به او داد و فرمود: میخواهم بروی بغداد و با این همیانِ پول، کنیزی را خریداری کنی با این ویژگی های که  آن دختر، خود را نشان نمی‌دهد، حجاب و عفت خود را حفظ می‌کند، ‌او دو لباس حریر پوشیده و یک لباس پوستی گرانبها بر دوش دارد.

او نیز مطابق دستور حضرت میرود و خریداری می‌کند و در این راستا معلوم می‌شود که این زن، دختر یشوعا پسر قیصر روم است که در جنگ اسیر شد و از طرف مادر نیز از نسل شمعون وصی حضرت عیسی (علیه السلام) بوده. ملیکا به بیت امامت منتقل می‌شود و امام هادی (علیه السلام) او را به خواهرش حکیمه خاتون می‌سپارد تا مسلمان شود و آموزه‌های اسلامی را یاد بگیرد و بعد از آن با امام حسن عسکری (علیه السلام) ازدواج می‌کند.


منبع: باشگاه خبرنگاران جوان


اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.