ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)
ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)

نهی از ارتباط با مخالفین دین حق

نهی از ارتباط با مخالفین دین حق


سلیمان جعفری گوید: امام هادی علیه السلام به من فرمودند: «چرا نزد عبدالرحمن بن یعقوب می روی؟» عرض کردم: «او دایی من است» فرمودند: «او در مورد خداوند حرفهای بزرگی می زند؛ خداوند را (به صفات محدود) توصیف می کند حال آنکه خداوند از هر وصفی بالاتر است؛ پس تو یا با او هم نشین باش و دیگر نزد ما نیا! و یا هم نشین ما باش و او را ترک کن!»

عرض کردم: «او هر چه میخواهد بگوید! از او چه ضرری به من میرسد وقتی من حرفهای او را باور ندارم؟» فرمودند: «نمی ترسی عذابی بر او نازل شود و تو را هم در برگیرد؟ مگر خبر نداری از آن کسی که خودش از اصحاب موسی علیه السلام بود و پدرش از اصحاب فرعون؛

آنگاه که لشکر فرعون به حضرت موسی رسید، آن مرد از ایشان جدا شد تا پدرش را نصیحت کند و او را به حضرت موسی ملحق کند؛ پس پدرش می رفت و او با پدر بحث میکرد؛ تا اینکه به کنار دریا رسیدند و هر دو غرق شدند. این خبر به موسی علیه السلام رسید؛ فرمود: او در رحمت خداست ولی وقتی عذاب نازل شود، کسی که نزدیک گناهکار شده باشد، امنیت نخواهد داشت.»

منبع: «کافی» ج ۲ ص ۳۷۴


 آمده تا هادی امت باشد...

دوباره خورشیدی طلوع می‌کند تا از قدوم مبارکش، زمین سرد و تاریک نماند، آمده تا با حضور نورانی‌اش آسمان بی‌ستاره را غرقِ مهتاب کند، آمده که دست‌های تنها را بگیرد و تا خدا بالا ببرد.

اعجاز کلامش دل‌های مُرده را زنده میکند و از نفس‌های گرمش شمیم شریعت ناب پیامبر به مشام می‌رسد آمده تا هادی امت باشد و راه آسمان را نشانمان دهد، تا "چراغ هدایت" باشد و "کشتی نجات" رسالتش همین است...  

این امانت الهی، میراث اجدادی است که باید  به مهدی موعود سپرده شود تا آن را به ساحل امن و آرامش برساند و زمین را پر از عدل و داد کند.

نقل شده از کانال تلگرامی منتظران ظهور به نشانی montazeran313313@


هادی شدی که بر همگان سَر شویم ما
هادی شدی که از همه برتر شویم ما

گمراه شد هرآنکه از این طایفه جداست
هادی شدی که پیروِ حیدر شویم ما

هادی شدی که فاتحِ دلها شوی و بعد
از عاشقانِ فاتحِ خیبر شویم ما

نقل شده از کانال تلگرامی کربلا به نشانی karballa_ir@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

بدگویان به متوکل عباسی گفتند ممکن است علی بن محمد (امام هادی) باطناً قصد انقلاب داشته باشد

بدگویان به متوکل عباسی گفتند ممکن است علی بن محمد (امام هادی) باطناً قصد انقلاب داشته باشد و بعید نیست اسلحه و یا لااقل نامه هایی که دال بر مطلب باشد در خانه اش پیدا شود. لهذا متوکل نیمه‌ شب عده ای از دژخیمان و اطرافیان خود را فرستاد به خانه ی امام که خانه اش را تفتیش کنند و خود امام را هم حاضر نمایند.

مأمورین سرزده وارد خانه ی امام شدند و اول به سراغ خودش رفتند. او را دیدند که اتاقی را خلوت کرده و فرش اتاق را جمع کرده، بر روی ریگ و سنگریزه نشسته به ذکر خدا مشغول است. وارد سایر اتاقها شدند، از آنچه می خواستند چیزی نیافتند. ناچار به همین مقدار قناعت کردند که خود امام را به حضور متوکل ببرند.


وقتی که امام وارد شد، متوکل در صدر مجلس بزم نشسته مشغول می‌گساری بود. دستور داد که امام پهلوی خودش بنشیند. امام نشست. متوکل جام شرابی که در دستش بود به امام تعارف کرد. امام امتناع کرد و فرمود: «به خدا قسم که هرگز شراب داخل خون و گوشت من نشده، مرا معاف بدار.

متوکل قبول کرد، بعد گفت: «پس شعر بخوان و با خواندن اشعار نغز محفل ما را رونق ده.
فرمود: «من اهل شعر نیستم و کمتر از اشعار گذشتگان حفظ دارم.» متوکل گفت: «چاره ای نیست، حتما باید شعر بخوانی. »

امام شروع کرد به خواندن این اشعار:

باتوا علی قُلَل الاجبال تحرسهم
غلب الرجال فلم تنفعهم القُلل....

«قله‌های بلند را برای خود منزلگاه کردند و همواره مردان مسلح در اطراف آنها بودند و آنها را نگهبانی می‌کردند، ولی هیچ یک از آنها نتوانست جلو مرگ را بگیرد و آنها را از گزند روزگار محفوظ بدارد. » 

«آخرالامر از دامن آن قله های منیع و از داخل آن حصنهای محکم و مستحکم به داخل گودالهای قبر پایین کشیده شدند، و با چه بدبختی به آن گودالها فرود آمدند! »

«در این حال منادی فریاد کرد و به آنها بانگ زد که: کجا رفت آن زینتها و آن تاجها و هیمنه ها و شکوه و جلالها؟ »

«کجا رفت آن چهره های پرورده ی نعمتها که همیشه از روی ناز و نخوت، در پس پرده های الوان، خود را از انظار مردم مخفی نگاه می داشت؟ »

«قبر عاقبت آنها را رسوا ساخت. آن چهره های نعمت پرورده عاقبة الامر جولانگاه کرمهای زمین شد که بر روی آنها حرکت می کنند! »

«زمان درازی دنیا را خوردند و آشامیدند و همه چیز را بلعیدند، ولی امروز همانها که خورنده ی همه ی چیزها بودند مأکول زمین و حشرات زمین واقع شده اند! »

نوای امام همه را منقلب کرد. متوکل جام شراب را محکم به زمین کوفت و اشکهایش مثل باران جاری شد.

منابع: بحار، ج۲، ص ۱۴۹. مروج الذهب، ج۴، ص ١١


نقل شده از کانال تلگرامی راز قرآن به نشانی raz_quran@


اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین

هادی اگر تویی که کسی گُم نمی‌شود

مختصری از زندگینامه امام هادی (علیه السلام) 

- تولد امام دهم شیعیان حضرت امام علی النقی (علیه السلام) را نیمه ذیحجه سال 212 هجری قمری نوشته اند. 

- پدر آن حضرت، امام محمد تقی جوادالائمه (علیه السلام) و مادرش سمانه از زنان درست کردار پاکدامنی بود که دست قدرت الهی او را برای تربیت مقام ولایت و امامت مأمور کرده بود، و چه نیکو وظیفه مادری را به انجام رسانید و بدین مأموریت خدایی قیام کرد. 

- نام آن حضرت - علی - کنیه آن امام همام " ابوالحسن " و لقبهای مشهور آن حضرت " هادی " و " نقی " بود. 

- حضرت امام هادی (علیه السلام) پس از پدر بزرگوارش در سن 8 سالگی به مقام امامت رسید و دوران امامتش 33 سال بود. 

- در این مدت حضرت علی النقی (علیه السلام) برای نشر احکام اسلام و آموزش و پرورش و شناساندن مکتب و مذهب جعفری و تربیت شاگردان و اصحاب گرانقدر گامهای بلند برداشت. نه تنها تعلیم و تعلم و نگاهبانی فرهنگ اسلامی را امام دهم (علیه السلام) در مدینه عهده دار بود، و لحظه ای از آگاهانیدن مردم و آشنا کردن آنها به حقایق مذهبی نمی آسود ، بلکه در امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه پنهان و آشکار با خلیفه ستمگر وقت - یعنی متوکل عباسی - آنی آسایش نداشت.

- به همین جهت بود که عبدالله بن عمر والی مدینه بنا بر دشمنی دیرینه و بدخواهی درونی ، به متوکل خلیفه زمان خود نامه ای خصومت آمیز نوشت، و به آن امام بزرگوار تهمتها زد، و نسبتهای ناروا داد و آن حضرت را مرکز فتنه انگیزی و حتی ستمکاری وانمود کرد و در حقیقت آنچه در شأن خودش و خلیفه زمانش بود به آن امام معصوم (علیه السلام) منسوب نمود، و این همه به جهت آن بود که جاذبه امامت و ولایت و علم و فضیلتش مردم را از اطراف جهان اسلام به مدینه می کشانید و این کوته نظران دون همت که طالب ریاست ظاهری و حکومت مادی دنیای فریبنده بودند، نمی توانستند فروغ معنویت امام را ببینند. 

- همچنین مورخان و محدثان نوشته اند که امام جماعت حرمین (مکه و مدینه) از سوی دستگاه خلافت ، به متوکل عباسی نوشت : اگر تو را به مکه و مدینه حاجتی است، علی بن محمد (هادی) را از این دیار بیرون بر، که بیشتر این ناحیه را مطیع و منقاد خود گردانیده است.

- این نامه و نامه حاکم مدینه نشان دهنده نفوذ معنوی امام هادی (علیه السلام) در سنگر مبارزه علیه دستگاه جبار عباسی است . از زمان حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) و امام جعفر صادق (علیه السلام) و حوزه چهار هزار نفری آن دوران پربار ، شاگردانی در قلمرو اسلامی تربیت شدند که هر یک مشعلدار فقه جعفری و دانشهای زمان بودند ، و بدین سان پایه های دانشگاه جعفری و موضع فرهنگ اسلامی، نسل به نسل نگهبانی شد و امامان شیعه ، از دوره حضرت رضا (علیه السلام) به بعد ، از جهت نشر معارف جعفری آسوده خاطر بودند.


نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@


هادی اگر تویی که کسی گُم نمی‌شود

بی‌تو بهار قسمت مردم نمی‌شود
هادی اگر تویی که کسی گُم نمی‌شود

هادی شدی که بر همگان سر شویم ما
هادی شدی که از همه برتر شویم ما

هادی شدی که جَلدِ غم سامرا شویم
هادی شدی شما که کبوتر شویم ما

گمراه شد هر آنکه از این طایفه جداست
هادی شدی که پیرو حیدر شویم ما

هادی شدی که فاتح دل‌ها شوی و بعد
از عاشقان فاتح خیبر شویم ما

هرکس غلام خان شما شد امیر شد
هادی شدی که خود همه دلبر شویم ما


نقل شده از کانال تلگرامی کربلا به نشانی karballa_ir@


ولادت باسعادت دهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، حضرت امام علی النقی علیه السلام را به تمام شیعیان جهان تبریک و تهنیت عرض میکنم. ان شاءالله در دنیا زیارت مرقد مطهرش نصیبمان شود و در آخرت از شفاعت این امام بزرگوار بهره مند شویم.


اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ

خداوندا به مقدار علمِ بی پایانت بر فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش و رازی که در او قرار داده شده، صلوات و درود بفرست

امام هادی (علیه السلام) در قفس شیرها

یکی از کرامات و معجزات امام هادی (علیه السلام) کرنش و تعظیم شیرهای درنده در مقابل ایشان می باشد. 

ماجرا این گونه بود که: در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سال های زیادی گذشته است.
آن زن گفت: رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم.

متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و راه چاره خواست.
متوکل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟
گفتند: نه.
آنان به متوکل گفتند: هادی (علیه السلام) را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن کند.
امام علیه السلام حاضر شد و اول آن زن را نصیحت کردند که حضرت زینب علیهاالسلام از دنیا رفته اما بیفایده بود.
لذا به متوکل فرمود: این دروغگو است و زینب در فلان سال وفات کرده است. 
متوکل پرسید: آیا غیر از این، دلیلی برای دروغگو بودن هست؟
امام فرمود: بله و آن این است که گوشت فرزندان فاطمه بر درندگان حرام است. ( البته گوشت بدن فرزندان بلاواسطه حضرت زهرا علیه السلام بر درندگان حرام است نه همه سادات) 
متوکل خواست آن زن را در قفس بیندازد تا معلوم شود که دروغ می گوید، او گفت: یک نفر دیگر را آزمایش کنید. برخی از دشمنان امام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام داخل قفس برود!.
متوکل هم خیلی خوشحال شد که الآن امام هادی علیه السلام در قفس شیرها، طعمه درندگان می شود
متوکل به امام عرض کرد: آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امام (علیه السلام) داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود❗️

وقتی امام (علیه السلام) داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام (علیه السلام) خوابیدند و امام (علیه السلام) آن ها را نوازش کرد و با دست اشاره می کرد و هر شیری به کناری می رفت.
حضرت وارد قفس شیرها شد، شیرها به حالت خاصی به گرد حضرت جمع شدند و مؤدبانه نشستند. یکی از شیرها که پیرتر از همه بود، به حضرت عرض کرد که من چون ناتوان شده ام، وقتی غذا به داخل قفس می اندازند، نمی توانم زودتر از شیرهای جوانتر، خود را به غذا برسانم و غالباً گرسنه می مانم. امام هم با همان زبان حیوانات به شیرهای جوانتر سفارش شیر پیر را می کند.
این اصلاً جای شگفتی ندارد، چرا که وقتی حضرت سلیمان با حیوانات از جمله مورچه، هدهد و ... حرف می زند، ائمه ما، که طبق اعتقاداتمان مقامشان از انبیا بالاتر است، قطعا می توانند با حیوانات سخن بگویند.
وزیر متوکل به او گفت: زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود.
متوکل از امام هادی (علیه السلام) خواست که بیرون بیاید و امام (علیه السلام) بیرون آمد.
امام فرمود: هر کس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود.
متوکل به آن زن گفت: داخل شو.
آن زن گفت: من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات یافت.
و این چنین ائمه علیهم السلام قدرت خودشان را نشان می دادند تا معرفت شیعیان نسبت به مقام امامت بالا رود.


منابع:

بحار الانوار، ج 50، ص 149، ح 35، چاپ ایران؛ منتهی الآمال، ج 2، ص 654، چاپ هجرت؛ تاریخ‏ قم، ص 201-202.


نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@


اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ

خداوندا به مقدار علمِ بی پایانت بر فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش و رازی که در او قرار داده شده، صلوات و درود بفرست

شهادت امام هادی (علیه السلام)

شهادت امام هادی علیه السلام

مقام: امام دهم
نام: علی‌
القاب: هادی، نقی
کنیه: ابوالحسن
پدر: امام جواد علیه السلام
مادر: سمانه
زادروز: ۱۵ ذی الحجه سال ۲۱۲ هجری قمری
زادگاه: مدینه
مدت امامت: ۳۴ سال
مدت عمر: ۴۲ سال
تاریخ شهادت: ۳ رجب سال ۲۵۴ هجری
علت شهادت: مسمویت توسط زهر
قاتل: معتضد عباسی لعنه الله
مدفن: سامرا


آن حضرت در شهر سامرا به شهادت رسیدند. در مورد شهادت امام هادی علیه السلام و قاتل آن حضرت اختلاف است: 
برخی معتمد عباسی را قاتل آن حضرت میدانند (یعنی این واقعه در زمان خلافت معتمد رخ داده است)
و به عقیده ی برخی دیگر معتضد عباسی، فرمان قتل آن بزرگوار را صادر و معتمد آن را اجرا کرد. (یعنی این واقعه در زمان خلافت معتز روی داده است.)

پس از شهادت، امام حسن عسکری علیه السلام بر پیکر مطهر پدر خویش نماز گزارد و پس از تشییع جنازه، ایشان را در منزل خویش به خاک سپردند.


پانویس:
۱- طبرسی، إعلام الورى، ج‏۲، ص۱۰۹
۲-  بحار الأنوار، ج۵۰، ص۱۱۵
۳- بحار الأنوار، ج۵۰، ص۱۱۳
۴- تحلیلی از تاریخ دوران دهمین خورشید امامت امام هادی علیه السلام، علی رفیعی، مرکز انتشارات حوزه علمیه قم دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۷۰

-----------------------------------------------------------------

 امام هادی علیه السلام در سال 212 متولد شدند و در سال 254 به شهادت رسیدند و قبر مطهرشان در منزل خود امام (خانه امام عسگری (علیه السلام) و خانه حضرت صاحب الامر سلام الله علیه) قرار دارد. 
انشاء الله خداوند به همه شیعیان آنحضرت توفیق دهد در این ایام به زیارت این دو امام عزیز مشرف شوند.

نکاتی در خصوص مسائل فرهنگی در زمان امام هادی علیه السلام

تحولات فرهنگی و اجتماعی بسیار زیادی در زمان امام دهم علیه السلام در شیعه و در جامعه اسلامی رخ داد. مسائل کلامی جدیدی مطرح گردید که امام هادی علیه السلام به آنها جواب می دادند، مانند:

مسئله جبر و اختیار

شاید مهمترین مسئله اعتقادی در زمان امام هادی مسئله جبر و اختیار بود و حکومت عباسی به واسطه اغراض سیاسی مروج تفکر جبری گری بود، که متاسفانه هم اکنون نیز در بسیاری از کشورهای اسلامی سایه افکنده است. تفکر جبری گری نوعی مجوز فرار از مسئولیت بود
تفکر جبری یعنی اینکه هر کاری که انجام شود بگوییم کار خدا بوده است. و خود را تبرئه کنیم. 
امام هادی علیه السلام بود که در این شرایط این مساله را بیان کرد که: "لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین" یعنی جبر اشتباه است و اختیار نیز اشتباه است و کارهایی که انجام می دهیم، نه صد درصد مختاریم و نه صد در صد مجبور بلکه در کارها هم ما نقش داریم و هم خدای متعال.


حادث یا قدیم بودن قرآن

مسئله دیگری که بنی عباس مطرح کرد بحث حدوث یا قدیم بودن قرآن بود. بنی عباس بواسطه اغراض سیاسی  اهل سنت را به دو دسته تقسیم کرده بود، عده ای می گفتند قرآن حادث است و عده ای می گفتند قرآن قدیم است و اهل سنت را به جان یکدیگر انداخته بود.

امام هادی علیه السلام فرمود: فایده این بحث چیست؟ و فرموند: تلفظ ما به قرآن حادث است، و با این روش شیعه را از وارد شدن به جریان نجات دادند و نگذاشتند تفرقه بین آنها بیافتد. امام خمینی نیز در کتابهایش فرموده است که قرآن قدیم است ولی تلفظ ما به قرآن حادث است.


مسئله رزق

لقمه حرام آیا رزق انسان است، یا خیر؟ و یا اینکه بعضی ها اینقدر ثروت اندوزی می کنند و می گویند رزق من بود آیا درست است یا خیر؟ از دیگر مسائل بود 

امام هادی علیه السلام به آن پاسخ داد و فرمود: رزق چیزی نیست که در اختیار شما است اگر کسی نانی در دست او است، رزق او نیست، آن چیزی رزق او است که از گلویش پایین برود و حلال باشد. امام علیه السلام با بیان این مسئله به مردم یاد می داد که حرص و طمع نداشته باشند و ثروت اندوزی نکنند و قناعت داشته باشند.

تشبیه خدا

خلفای عباسی به شدت طرفدار تشبیه بودند یعنی خداوند متعال را به صورت انسان، فرض و معرفی می کردند همانند تفکر مادی گرا ها . البته اصل این تفکر برای زمان بنی امیه است و بنی امیه طرفدار و مروج جبر و تشبیه بودند و این موضوع به بنی عباس نیز رسید. یعنی بنی عباس می گفتند خدا مثل انسان است، دست دارد، راه می رود و ... 
در حالی که امام هادی به ما یاد داد که خدا شبیه ندارد، لیس کمثل شیء (سوره شوری آیه 11)، خدا جسم ندارد و تشبیه شدنی نیست.


نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@


اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.