با علی بن مهزیار در سرود سلام فرمانده آشنا شوید
از اصحاب نزدیک و خاص امام جواد، امام هادی و امام عسکری (علیهم السلام)
- تشرف و ملاقات با امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) پس از 20 سال سفر حج
- چند روز مهمان و سفیر امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) شدن
- فراگیری معارف و احکام اسلام، نزد این سه امام
- از فقها، محدثان و دانشمندان معروف شیعه
- دانشمندی موثق و مورد اعتماد سه امام
- بر عهده داشتن وکالت امام جواد و امام عسکری (علیهم السلام)
- مورد تجلیل و وثوق و اعتماد کامل بین علما
- راوی احادیث بسیاری از امامان (علیهم السلام)
- مولف 33 کتاب در زمینه های قرآن، فقه و تاریخ
منبع: تبیان
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.
نرجس، ملیکه، مریم، صیقل، سوسن و ریحانه نام تنها یک بانو است که به همسری امام حسن عسگری درآمدند, داستان این ازدواج در کتابهای مختلفی آمده ملیکه با اینکه در کاخ میزیست و با خاندان امپراطوری زندگی میکرد، اما آن چنان پاک و باعفت بود که گویی نسبتی با این خاندان نداشت، بلکه به مادر و خانواده مادری خود رفته و زندگیش همچون زندگی شمعون، و عیسی بن مریم از صفا و معنویت و پاکی خاصی برخوردار بود.
از این رو نمیخواست، با خاندان امپراطوری دنیا پرست، بیامیزد بلکه دوست داشت و هدفش این بود که در یک خانواه پاک خداپرست، زندگی کند، خداوند او را در این هدف کمک کرد و او را به طور عجیب به خواسته و هدفش رساند.
یک شب ملیکه در خواب جدش شمعون همراه حضرت مسیح «علیهالسلام» و عدهای از یاران مخصوص حضرت مسیح (علیه السلام) وارد کاخ شدند، ناگهان منبری بسیار با شکوه به جای تخت امپراطور گذاشته شد، سپس دید دوازده نفر که مردانی بسیار خوش سیما و نورانی و زیبا بودند وارد کاخ شدند، در عالم خواب به ملیکه گفته شد، اینها که وارد شدند، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و علی، حسن و حسین، امام سجاد، امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکری (علیهم السلام) هستند.
ناگهان مشاهده کرد که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به حضرت مسیح (علیه السلام) رو کرد و گفت: ما به اینجا آمدهایم تا ملیکه را از شمعون برای فرزندم «حسن عسکری» خواستگاری کنیم.
از حکم خدا برای اینکه این وصال رقم بخورد در یکی از مسافرت های که این بانوی پاکدامن با عدهای از بانوان همراه امپراطور بود، به لشکر اسلام برخوردند سپس سپـــاه روم با سپـــــاه اسلام درگیر جنگ می شود در این جنگ مسلمانان پیروز شدند، عدهای از زنان از جمله ملیکه اسیر مسلمانان شدند، اسیران را بوسیله کشتی از راه رودخانه دجله به بغداد برای فروش آوردند.
روزی امام هادی (علیه السلام) پدر بزرگوار امام حسن عسکری (علیه السلام) یکی از یارانش به نام «بشر بن سلیمان» را که در خرید و فروش برده نیز سابقه داشت در شهر سامرا دید و نامهای که به زبان رومی نوشته بود و زیر آن را امضا کرده بود به او داد و همیانی پول نیز جداگانه به او داد و فرمود: میخواهم بروی بغداد و با این همیانِ پول، کنیزی را خریداری کنی با این ویژگی های که آن دختر، خود را نشان نمیدهد، حجاب و عفت خود را حفظ میکند، او دو لباس حریر پوشیده و یک لباس پوستی گرانبها بر دوش دارد.
او نیز مطابق دستور حضرت میرود و خریداری میکند و در این راستا معلوم میشود که این زن، دختر یشوعا پسر قیصر روم است که در جنگ اسیر شد و از طرف مادر نیز از نسل شمعون وصی حضرت عیسی (علیه السلام) بوده. ملیکا به بیت امامت منتقل میشود و امام هادی (علیه السلام) او را به خواهرش حکیمه خاتون میسپارد تا مسلمان شود و آموزههای اسلامی را یاد بگیرد و بعد از آن با امام حسن عسکری (علیه السلام) ازدواج میکند.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.
نهی از ارتباط با مخالفین دین حق
سلیمان جعفری گوید: امام هادی علیه السلام به من فرمودند: «چرا نزد عبدالرحمن بن یعقوب می روی؟» عرض کردم: «او دایی من است» فرمودند: «او در مورد خداوند حرفهای بزرگی می زند؛ خداوند را (به صفات محدود) توصیف می کند حال آنکه خداوند از هر وصفی بالاتر است؛ پس تو یا با او هم نشین باش و دیگر نزد ما نیا! و یا هم نشین ما باش و او را ترک کن!»
عرض کردم: «او هر چه میخواهد بگوید! از او چه ضرری به من میرسد وقتی من حرفهای او را باور ندارم؟»فرمودند: «نمی ترسی عذابی بر او نازل شود و تو را هم در برگیرد؟ مگر خبر نداری از آن کسی که خودش از اصحاب موسی علیه السلام بود و پدرش از اصحاب فرعون؛
آنگاه که لشکر فرعون به حضرت موسی رسید، آن مرد از ایشان جدا شد تا پدرش را نصیحت کند و او را به حضرت موسی ملحق کند؛ پس پدرش می رفت و او با پدر بحث میکرد؛ تا اینکه به کنار دریا رسیدند و هر دو غرق شدند. این خبر به موسی علیه السلام رسید؛ فرمود: او در رحمت خداست ولی وقتی عذاب نازل شود، کسی که نزدیک گناهکار شده باشد، امنیت نخواهد داشت.»
منبع: «کافی» ج ۲ ص ۳۷۴
آمده تا هادی امت باشد...
دوباره خورشیدی طلوع میکند تا از قدوم مبارکش، زمین سرد و تاریک نماند، آمده تا با حضور نورانیاش آسمان بیستاره را غرقِ مهتاب کند، آمده که دستهای تنها را بگیرد و تا خدا بالا ببرد.
اعجاز کلامش دلهای مُرده را زنده میکند و از نفسهای گرمش شمیم شریعت ناب پیامبر به مشام میرسد آمده تا هادی امت باشد و راه آسمان را نشانمان دهد، تا "چراغ هدایت" باشد و "کشتی نجات" رسالتش همین است...
این امانت الهی، میراث اجدادی است که باید به مهدی موعود سپرده شود تا آن را به ساحل امن و آرامش برساند و زمین را پر از عدل و داد کند.
نقل شده از کانال تلگرامی منتظران ظهور به نشانی montazeran313313@
هادی شدی که بر همگان سَر شویم ما
هادی شدی که از همه برتر شویم ما
گمراه شد هرآنکه از این طایفه جداست
هادی شدی که پیروِ حیدر شویم ما
هادی شدی که فاتحِ دلها شوی و بعد
از عاشقانِ فاتحِ خیبر شویم ما
نقل شده از کانال تلگرامی کربلا به نشانی karballa_ir@
بدگویان به متوکل عباسی گفتند ممکن است علی بن محمد (امام هادی) باطناً قصد انقلاب داشته باشد و بعید نیست اسلحه و یا لااقل نامه هایی که دال بر مطلب باشد در خانه اش پیدا شود. لهذا متوکل نیمه شب عده ای از دژخیمان و اطرافیان خود را فرستاد به خانه ی امام که خانه اش را تفتیش کنند و خود امام را هم حاضر نمایند.
مأمورین سرزده وارد خانه ی امام شدند و اول به سراغ خودش رفتند. او را دیدند که اتاقی را خلوت کرده و فرش اتاق را جمع کرده، بر روی ریگ و سنگریزه نشسته به ذکر خدا مشغول است. وارد سایر اتاقها شدند، از آنچه می خواستند چیزی نیافتند. ناچار به همین مقدار قناعت کردند که خود امام را به حضور متوکل ببرند.
وقتی که امام وارد شد، متوکل در صدر مجلس بزم نشسته مشغول میگساری بود. دستور داد که امام پهلوی خودش بنشیند. امام نشست. متوکل جام شرابی که در دستش بود به امام تعارف کرد. امام امتناع کرد و فرمود: «به خدا قسم که هرگز شراب داخل خون و گوشت من نشده، مرا معاف بدار.
متوکل قبول کرد، بعد گفت: «پس شعر بخوان و با خواندن اشعار نغز محفل ما را رونق ده.
فرمود: «من اهل شعر نیستم و کمتر از اشعار گذشتگان حفظ دارم.» متوکل گفت: «چاره ای نیست، حتما باید شعر بخوانی. »
امام شروع کرد به خواندن این اشعار:
باتوا علی قُلَل الاجبال تحرسهم
غلب الرجال فلم تنفعهم القُلل....
«قلههای بلند را برای خود منزلگاه کردند و همواره مردان مسلح در اطراف آنها بودند و آنها را نگهبانی میکردند، ولی هیچ یک از آنها نتوانست جلو مرگ را بگیرد و آنها را از گزند روزگار محفوظ بدارد. »
«آخرالامر از دامن آن قله های منیع و از داخل آن حصنهای محکم و مستحکم به داخل گودالهای قبر پایین کشیده شدند، و با چه بدبختی به آن گودالها فرود آمدند! »
«در این حال منادی فریاد کرد و به آنها بانگ زد که: کجا رفت آن زینتها و آن تاجها و هیمنه ها و شکوه و جلالها؟ »
«کجا رفت آن چهره های پرورده ی نعمتها که همیشه از روی ناز و نخوت، در پس پرده های الوان، خود را از انظار مردم مخفی نگاه می داشت؟ »
«قبر عاقبت آنها را رسوا ساخت. آن چهره های نعمت پرورده عاقبة الامر جولانگاه کرمهای زمین شد که بر روی آنها حرکت می کنند! »
«زمان درازی دنیا را خوردند و آشامیدند و همه چیز را بلعیدند، ولی امروز همانها که خورنده ی همه ی چیزها بودند مأکول زمین و حشرات زمین واقع شده اند! »
نوای امام همه را منقلب کرد. متوکل جام شراب را محکم به زمین کوفت و اشکهایش مثل باران جاری شد.
منابع: بحار، ج۲، ص ۱۴۹. مروج الذهب، ج۴، ص ١١
نقل شده از کانال تلگرامی راز قرآن به نشانی raz_quran@
مختصری از زندگینامه امام هادی (علیه السلام)
- تولد امام دهم شیعیان حضرت امام علی النقی (علیه السلام) را نیمه ذیحجه سال 212 هجری قمری نوشته اند.
- پدر آن حضرت، امام محمد تقی جوادالائمه (علیه السلام) و مادرش سمانه از زنان درست کردار پاکدامنی بود که دست قدرت الهی او را برای تربیت مقام ولایت و امامت مأمور کرده بود، و چه نیکو وظیفه مادری را به انجام رسانید و بدین مأموریت خدایی قیام کرد.
- نام آن حضرت - علی - کنیه آن امام همام " ابوالحسن " و لقبهای مشهور آن حضرت " هادی " و " نقی " بود.
- حضرت امام هادی (علیه السلام) پس از پدر بزرگوارش در سن 8 سالگی به مقام امامت رسید و دوران امامتش 33 سال بود.
- در این مدت حضرت علی النقی (علیه السلام) برای نشر احکام اسلام و آموزش و پرورش و شناساندن مکتب و مذهب جعفری و تربیت شاگردان و اصحاب گرانقدر گامهای بلند برداشت. نه تنها تعلیم و تعلم و نگاهبانی فرهنگ اسلامی را امام دهم (علیه السلام) در مدینه عهده دار بود، و لحظه ای از آگاهانیدن مردم و آشنا کردن آنها به حقایق مذهبی نمی آسود ، بلکه در امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه پنهان و آشکار با خلیفه ستمگر وقت - یعنی متوکل عباسی - آنی آسایش نداشت.
- به همین جهت بود که عبدالله بن عمر والی مدینه بنا بر دشمنی دیرینه و بدخواهی درونی ، به متوکل خلیفه زمان خود نامه ای خصومت آمیز نوشت، و به آن امام بزرگوار تهمتها زد، و نسبتهای ناروا داد و آن حضرت را مرکز فتنه انگیزی و حتی ستمکاری وانمود کرد و در حقیقت آنچه در شأن خودش و خلیفه زمانش بود به آن امام معصوم (علیه السلام) منسوب نمود، و این همه به جهت آن بود که جاذبه امامت و ولایت و علم و فضیلتش مردم را از اطراف جهان اسلام به مدینه می کشانید و این کوته نظران دون همت که طالب ریاست ظاهری و حکومت مادی دنیای فریبنده بودند، نمی توانستند فروغ معنویت امام را ببینند.
- همچنین مورخان و محدثان نوشته اند که امام جماعت حرمین (مکه و مدینه) از سوی دستگاه خلافت ، به متوکل عباسی نوشت : اگر تو را به مکه و مدینه حاجتی است، علی بن محمد (هادی) را از این دیار بیرون بر، که بیشتر این ناحیه را مطیع و منقاد خود گردانیده است.
- این نامه و نامه حاکم مدینه نشان دهنده نفوذ معنوی امام هادی (علیه السلام) در سنگر مبارزه علیه دستگاه جبار عباسی است . از زمان حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) و امام جعفر صادق (علیه السلام) و حوزه چهار هزار نفری آن دوران پربار ، شاگردانی در قلمرو اسلامی تربیت شدند که هر یک مشعلدار فقه جعفری و دانشهای زمان بودند ، و بدین سان پایه های دانشگاه جعفری و موضع فرهنگ اسلامی، نسل به نسل نگهبانی شد و امامان شیعه ، از دوره حضرت رضا (علیه السلام) به بعد ، از جهت نشر معارف جعفری آسوده خاطر بودند.
نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@
هادی اگر تویی که کسی گُم نمیشود
بیتو بهار قسمت مردم نمیشود
هادی اگر تویی که کسی گُم نمیشود
هادی شدی که بر همگان سر شویم ما
هادی شدی که از همه برتر شویم ما
هادی شدی که جَلدِ غم سامرا شویم
هادی شدی شما که کبوتر شویم ما
گمراه شد هر آنکه از این طایفه جداست
هادی شدی که پیرو حیدر شویم ما
هادی شدی که فاتح دلها شوی و بعد
از عاشقان فاتح خیبر شویم ما
هرکس غلام خان شما شد امیر شد
هادی شدی که خود همه دلبر شویم ما
نقل شده از کانال تلگرامی کربلا به نشانی karballa_ir@
ولادت باسعادت دهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، حضرت امام علی النقی علیه السلام را به تمام شیعیان جهان تبریک و تهنیت عرض میکنم. ان شاءالله در دنیا زیارت مرقد مطهرش نصیبمان شود و در آخرت از شفاعت این امام بزرگوار بهره مند شویم.