ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)
ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)

چرا معاویه، امام حسن مجتبی(علیه السلام) را با اینکه با او صلح کرده بود، به شهادت رساند؟

چرا معاویه، امام حسن مجتبی(علیه السلام) را با اینکه با او صلح کرده بود، به شهادت رساند؟


وجود مبارک امام مجتبی(علیه السلام) به چند دلیل مانعی بزرگ برای ولایت عهدی یزید به شمار می آمدند:

1- آن حضرت شخصیت معنوی بالایی داشت و همه او و برادرش امام حسین (علیه السلام) را دو آقای جوانان بهشتی می شناختند و خدمات فراوان آن حضرت در مدینه از او شخصیت عظیمی در اجتماع ساخته بود و در عراق نیز به سبب شیعه بودن اکثریت مردم، حضرتشان جایگاه و پایگاه ویژه ای داشت. به این سبب، معاویه به راحتی نمی توانست ولایت عهدی یزیدی را مطرح کند که از معنویات بویی نبرده و جوانی خام و اهل شراب و قمار بود.

2- امام حسن (علیه السلام) از کسانی بود که نه تهدید او را وادار به عقب نشینی می کرد و نه تطمیع وی را به سکوت و تسلیم وا می داشت. همچنین گزینه دور کردن از مرکز جامعه اسلامی به بهانه هایی؛ مانند امارت و قضاوت درباره امام حسن (علیه السلام) قابل اجرا و عمل نبود؛ چون آن حضرت، هیچ مسئولیتی از طرف معاویه نمی پذیرفت و معاویه نیز برای اجبار بر این مسئله قدرتی نداشت.

3- قرارداد صلحی میان حضرت مجتبی(علیه السلام) و معاویه وجود داشت که بنابر یکی از بندهای آن، معاویه حق نداشت بعد از خودش کسی را به جانشینی انتخاب کند، بلکه زمامداری بعد از او به حضرتشان می رسید و این خود، مانع بزرگ سیاسی و اجتماعی به شمار می آمد.

این بند از قرارداد در کتاب های تاریخی معتبر فراوانی وجود دارد: «علما بر این اتفاق دارند که حسن [بن علی] حکومت را به معاویه تا زمان حیاتش واگذارد کرد نه بیش از آن، تا این که خلافت بعد از او به خودش برگردد و قرارداد بین آن دو این گونه بسته شد». «هنگامی که علی به شهادت رسید، حسن بن علی در عراق و معاویه در شام به حکومت رسید ...امام مجتبی (علیه السلام) با لشکری از کوفه به قصد جنگ با معاویه حرکت کردند و معاویه نیز با لشکری از شام، رهسپار میدان جنگ شد. بعد از رویارویی دو لشکر و آن وقایع، کار به صلح کشید و صلح نامه ای در آن میان به امضا رسید که یکی از بندهای آن این بود: به این شرط که معاویه، خلافت را بعد از خود به حسن واگذارد».

با توجه به جهات فوق به سبب زنده بودن امام حسن مجتبی (علیه السلام)، معاویه هیچ توجیهی برای طرح ولایتعهدی فرزندش نداشت و از همین جا روشن می شود که حضرت مجتبی (علیه السلام) با این که به یقین می دانست معاویه به صلح نامه عمل نخواهد کرد، اما با دقت تمام، موادی را در آن قرارداد گنجاند که رسوایی معاویه را - که بسیار ظاهرفریبی می کرد - با دست خودش فراهم کند.


از بیانات استاد انصاریان


نقل شده از کانال تلگرامی داستان و سخن بزرگان به نشانی dastangram@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم