ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)
ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)

این از کرامتی است که من از آقا امام حسن مجتبی (علیه السلام) دیده ام!

‍ یک سال، هنگام تاسوعا و عاشورا در اثر گرفتگی صدا، دچار مشکل در مداحی شدم. 
اما وضعیت طوری بود که مجبور بودم بخوانم. روز عاشورا بود پیش دکتر رفتم، سفارش نمود که شما حنجره‌ات از بین رفته، به هیچ وجه نباید بخوانی حتی خیلی حرف هم نباید بزنی!
ده، پانزده روز حرف نزدم، دیدم حنجره‌ام باز نمی‌شود. حتی حرف هم نمی‌توانم بزنم. روز ۲۸ صفر بود، در مجلسی خواندم اما خیلی با سختی! کسی به من گفت:
تو داری هم با آبرویِ خودت بازی می‌کنی، هم با آبرویِ امام حسین (علیه السلام).
بالاخره هر کسی دورانی دارد، برو مغازه باز کن.
این حرف، عجیب دلِ من را شکست. آمدم داخل ماشین نشستم، خیلی گریه کردم. 
گفتم: یا امام حسین (علیه السلام) رسم این نیست، کرامت شما اجازه نمی‌دهد که کسی را بیاورید وسط گود، بعد رهایش کنید! شما مرا آوردید وسط گود، حالا ....
احساس کردم یک مقدار با حضرت، تند حرف زدم. به منزل که آمدم بیشتر گریه کردم.
گفتم: آقا غلط کردم! من میروم کفش جفت می‌کنم، هر جور که شما بخواهید، حالا خواندن از من نمی‌خواهید، کفش که می‌توانم جفت کنم. غرض این است که نوکر شما باشم!
همسر من که خیلی علاقه‌مندِ به اهل بیت است گفت: شما سفره امام حسن (علیه السلام) بینداز!
سفره امام حسن (علیه السلام) دستور و روایت امام معصوم نیست، نوعی ابراز ارادت مردم است، اما بدعت هم نیست، جنبه توسل دارد، به هر حال قبول کردم.
قرار شد هفدهم ربیع الاول این سفره را بیندازند. آن روز می‌خواستم به مشهد بروم، قرار بود که بعد از آقای انصاریان، من بخوانم. 
پای منبر آقای انصاریان غصه داشتم که خدایا چگونه بخوانم؟ 
من که با این سینه‌ام حتی حرف هم نمی‌توانم بزنم... 
نمی‌دانم چطور شد وقتی که میکروفن را گرفتم، دیدم عجب به راحتی می‌توانم بخوانم از همیشه راحت‌تر، با صدایی رساتر از گذشته! 
بعد از مجلس، تلفن زدم به خانه، گفتم:
شما سفره را انداختید، من سینه‌ام باز شده؟
گفتند: بله، ولی قضیه‌ای هم اتفاق افتاد.
حاج مهدی یکی از دوستان مداح در منزل ما آمد و گفت: شما سفره امام حسن (علیه السلام) دارید؟ 
گفتیم: بله! شما از کجا می‌دانید؟ 
گفت: دیشب در عالم رؤیا به من گفتند
فردا میروی خانه سازگار، سفره امام حسن (علیه السلام) انداخته،
میروی شعر خودش را هم می‌خوانی. 
من بعدها وقتی ایشان را دیدم، از ایشان پرسیدم:
خانه ما که آمدی، کدام شعر را خواندی؟ 
گفت: آن نوحه معروف را که:
ای ماهیِ دریا برایت گریه کرده
پیغمبر و زهرا برایت گریه کرده
عالم، محیطِ غربتت
زائر ندارد تربتت
مظلوم حسن جان!
این از کرامتی است که من از آقا امام مجتبی (علیه السلام) دیده‌ام!.


حاج غلامرضا سازگار

نقل شده از کانال تلگرامی راز قرآن به نشانی raz_quran@



اینفوگرافیک از ahlolbait.com


اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.

چرا معاویه، امام حسن مجتبی(علیه السلام) را با اینکه با او صلح کرده بود، به شهادت رساند؟

چرا معاویه، امام حسن مجتبی(علیه السلام) را با اینکه با او صلح کرده بود، به شهادت رساند؟


وجود مبارک امام مجتبی(علیه السلام) به چند دلیل مانعی بزرگ برای ولایت عهدی یزید به شمار می آمدند:

1- آن حضرت شخصیت معنوی بالایی داشت و همه او و برادرش امام حسین (علیه السلام) را دو آقای جوانان بهشتی می شناختند و خدمات فراوان آن حضرت در مدینه از او شخصیت عظیمی در اجتماع ساخته بود و در عراق نیز به سبب شیعه بودن اکثریت مردم، حضرتشان جایگاه و پایگاه ویژه ای داشت. به این سبب، معاویه به راحتی نمی توانست ولایت عهدی یزیدی را مطرح کند که از معنویات بویی نبرده و جوانی خام و اهل شراب و قمار بود.

2- امام حسن (علیه السلام) از کسانی بود که نه تهدید او را وادار به عقب نشینی می کرد و نه تطمیع وی را به سکوت و تسلیم وا می داشت. همچنین گزینه دور کردن از مرکز جامعه اسلامی به بهانه هایی؛ مانند امارت و قضاوت درباره امام حسن (علیه السلام) قابل اجرا و عمل نبود؛ چون آن حضرت، هیچ مسئولیتی از طرف معاویه نمی پذیرفت و معاویه نیز برای اجبار بر این مسئله قدرتی نداشت.

3- قرارداد صلحی میان حضرت مجتبی(علیه السلام) و معاویه وجود داشت که بنابر یکی از بندهای آن، معاویه حق نداشت بعد از خودش کسی را به جانشینی انتخاب کند، بلکه زمامداری بعد از او به حضرتشان می رسید و این خود، مانع بزرگ سیاسی و اجتماعی به شمار می آمد.

این بند از قرارداد در کتاب های تاریخی معتبر فراوانی وجود دارد: «علما بر این اتفاق دارند که حسن [بن علی] حکومت را به معاویه تا زمان حیاتش واگذارد کرد نه بیش از آن، تا این که خلافت بعد از او به خودش برگردد و قرارداد بین آن دو این گونه بسته شد». «هنگامی که علی به شهادت رسید، حسن بن علی در عراق و معاویه در شام به حکومت رسید ...امام مجتبی (علیه السلام) با لشکری از کوفه به قصد جنگ با معاویه حرکت کردند و معاویه نیز با لشکری از شام، رهسپار میدان جنگ شد. بعد از رویارویی دو لشکر و آن وقایع، کار به صلح کشید و صلح نامه ای در آن میان به امضا رسید که یکی از بندهای آن این بود: به این شرط که معاویه، خلافت را بعد از خود به حسن واگذارد».

با توجه به جهات فوق به سبب زنده بودن امام حسن مجتبی (علیه السلام)، معاویه هیچ توجیهی برای طرح ولایتعهدی فرزندش نداشت و از همین جا روشن می شود که حضرت مجتبی (علیه السلام) با این که به یقین می دانست معاویه به صلح نامه عمل نخواهد کرد، اما با دقت تمام، موادی را در آن قرارداد گنجاند که رسوایی معاویه را - که بسیار ظاهرفریبی می کرد - با دست خودش فراهم کند.


از بیانات استاد انصاریان


نقل شده از کانال تلگرامی داستان و سخن بزرگان به نشانی dastangram@

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم