فرضا غدیر نبود
فرض کنید غدیر اصلا نبوده که پیامبر جلوی هزاران نفر امیرالمؤمنین رو به جانشینی منصوب کنه
یکی از احادیثی که در فضیلت امیرالمؤمنین هست و شیعه و سنی اونو نقل کردن، حدیث منزلت است. معاویهای که دستور به لعن امیرالمؤمنین داده بود، این حدیث رو نقل کرده، نمیتونست انکار کنه. چون اکثر مردم بارها از زبان پیامبر در جاهای مختلف شنیده بودن. متن حدیث اینه:
(یاعلی) أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّاأنـّه لانَبیّ بَعدی.
(ای علی) تو نسبت به من بهمنزله هارون نسبت به موسى هستی جز این که بعد از من پیامبری نخواهد بود.
چندتا آیهای که درباره حضرت موسی (علیه السلام) و هارون (علیه السلام) در قرآن هست رو بیاریم، و به جای هارون، نام امیرالمؤمنین رو جایگزین کنیم، ببینیم معنی چطور میشه.
آیه اول
1- (موسی از خدا خواست) از اهل بیت من وزیر ومعاونی برایم قرار بده، هارون برادرم را، پشتم را به او گرم کن و او را شریک امر من کن (طه، 29)
تو همین آیه به جای موسی و هارون، پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) رو قرار بدیم:
پیامبر از خدا خداست، از اهل بیت من وزیر و معاونی برایم قرار بده، علی برادرم را، پشتم را به اون گرم کن و او را شریک امر من کن
آیه دوم
2- ای موسی به زودى بازویت را به [وسیله] برادرت هارون نیرومند خواهیم کرد (قصص 35)
ای محمد بزودی بازویت را به (وسیله) برادرت علی نیرومند خواهیم کرد
آیه سوم
3- و از لطف و مرحمتی که داشتیم برادرش هارون را نیز به او (موسی) عطا کردیم (مریم 53)
و از لطف و مرحمتی که داشتیم برادرش علی را نیز به او (محمد) عطا کردیم
آیه چهارم رو دقت کنید
4- و موسی به برادرش هارون گفت: تو اکنون جانشین من در قوم من باش (اعراف 142)
و محمد (صلی الله علیه و آله ) به برادرش علی (علیه السلام) گفت: تو اکنون جانشین من در قوم باش
خیلی جالبه، وقتی حضرت موسی به ملاقات خدا در کوه طور رفت و هارون رو جانشین قرار داد، مردم از هارون فاصله گرفتن و جانشینیش رو نادیده گرفتن و رفتن سراغ سامری و بعد از کلی معجزه، گوسالهپرست شدن. وقتی موسی برگشت، از هارون پرسید چرا جلوشونو نگرفتی؟ هارون گفت من تلاشمو کردم ولی اینا نزدیک بود منو بکشن (اعراف 150) و ترسیدم که تفرقه بین امت بنی اسراییل بوجود بیاد (طه 94)
چقدر این اتفاق آشناس، وقتی پیامبر به ملاقات خدا میرفت، قبلش علی (علیه السلام) رو بعنوان جانشین معرفی کرد، مردم از علی فاصله گرفتن و به سمت شخص دیگری رفتن و علی (علیه السلام) برای اینکه تفرقه در امت بوجود نیاد و اسلام از بین نره صبر کرد.
در قرآن 20 آیه درباره هارون داریم که اکثرا جانشینی موسی مد نظره
هارونِ موسی کجا، علیِ محمد کجا
نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@
امام رضا (علیه السلام):
تبلیغ عید غدیر خم واجب است. کسی که عید غدیر را گرامی بدارد، خداوند خطاهای کوچک و بزرگ او را می بخشد و اگر از دنیا برود، در زمرهی شهداء خواهد بود. (اقبال الاعمال)
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم
معاویه چهارشنبه نماز جمعه خواند و شبکه منوتو عید فطر روزه گرفت! جماعتی باور کردند
حمید رسایی: مورخ مشهوری چون مسعودی، در کتاب مروجالذهب مینویسد: یکی از اهالی کوفه سوار بر شتر نر خود به دمشق رفت. یکی از مردم دمشق با او به نزاع برخاست و ادعا کرد: «این شتر ماده متعلق به من است و تو آن را از من گرفتهای». آن دو نفر برای قضاوت نزد معاویه رفتند. شخص دمشقی پنجاه شاهد آورد و همه آنها شهادت دادند که این ناقه از آن اوست. پس معاویه به ضرر شخص کوفی حکم داد و دستور داد تا شتر را به آن دمشقی بدهند. آن شخص کوفی گفت: «خدا خیرت دهد! این شتر نر است، نه ماده». معاویه گفت: «این حکمی است که صادر شده». پس از آن که مردم پراکنده شدند، معاویه شخص کوفی را فرا خواند و قیمت شتر او را پرسید و دو برابر آن را به او داد و گفت: «برو به علی بگو من با صد هزار نفر که شتر ماده را از نر تشخیص نمیدهند، با او میجنگم.»
مسعودی میافزاید: «پیروی شامیان از معاویه به آن حد رسید که در هنگام حرکت به سوی صفین، وی نماز جمعه را در روز چهارشنبه برپا کرد و کسی اعتراض نکرد!»
اما سئوال این است که مردم را چه شده بود که اینگونه مسخ معاویه شده بودند و بدیهات را تشخیص نمیدادند؟!
در پاسخ به این سئوال گفتهاند که جامعه شام آن روز، عبارت بود از مردمانی که پس از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله) و در دوره خلیفه اول توسط یزید بن ابی سفیان مسلمان شده و پس از او به برادرش معاویه بن ابی سفیان، ولایت یافته بودند. مردمی که به دست این دو مسلمان میزیستند، می پنداشتند که فهم و اسلام خود را از معاویه و فرزندان ابیسفیان دارند و او را رابط خود با اسلام میدانستند.
بدین ترتیب شام به میزان زیادی در همان جاهلیت پیش از اسلام به سر میبرد و معاویه نیز از این شکاف به خوبی در راستای اهداف پلیدش استفاده میکرد.
امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در صفین خطاب به سپاهیانش فرمود: «آگاه باشید! معاویه گروهی از گمراهان را همراه آورده و حقیقت را از آنان پوشانده است تا کورکورانه گلوهاشان را آماج تیر و شمشیر کنند».
شاید الان هم شبیه آن روز شده باشد. جماعتی همه اخبارشان را از رسانههای معاویه زمان میگیرند! به هیچ رسانه دیگری مراجعه نمیکنند تا حقیقت را بفهمند. یا در مجازی هدف قرار میگیرند یا پای ماهواره! بنابراین گاه فهمشان از حوادثی که اطرافشان رخ میدهد، آنقدر منجمد و بسته است که از درک بدیهات عاجزند.
اکنون ما با رسانههای معاندی مواجهایم که همچون معاویه، سوار بر جهل جماعتی و احمق فرض کردن آنها، فرد سارقی که در تیرماه دستگیر شده را به عنوان معترض بلوچ که در بازداشت با دستهای بسته از خوردن آب منع و سپس کشته شده، جا میزند و بر همین اساس چند دانشآموز شیرازی جویای نام و بازیکن تیم فوتبالی به شکل نمادین، خود را شبیه آن متهم میکنند! درست مثل سربازان بیجیره و مواجب!
پن: دادستان زاهدان اعلام کرد فردی که عکس او هم اکنون با نام «خدانور لجعهای» در رسانههای معاند در حال گردش است، «صادق کبدانی» معروف به «یاغی» و از اتباع افغانستانی است. این فرد در تیر امسال به جرم سرقت بازداشت شده و در ۲۷ مرداد با قرار وثیقه آزاد شده است. این سارق سابقهدار که چندین شاکی خصوصی و سابقه ۱۶ سرقت دارد، ۱۰ مهر ماه امسال حین یک سرقت دیگر در درگیری مسلحانه با ماموران کشته شده است.
نقل شده از کانال تلگرامی داروخانه معنوی به نشانی Manavi_2@
https://www.upsara.com/do.php?img=29387
حمید رسایی پس از انتشار مطلبی از خود در استوری علی کریمی نوشت: بیچاره علی کریمی که دست به دامن اخبار فیک و دروغ شده/ این خبر دروغ و بی اساس چند روز قبل تکذیب شده است.
ولی آدم ساندیس کشورش را بخوره، شرف داره به اینکه برای پول، بره مزدور صهیونیستهای آدمکش بشه!
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
خداوندا به مقدار علمِ بی پایانت بر فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش و رازی که در او قرار داده شده، صلوات و درود بفرست
یکی از یاران امام مجتبی علیه السلام نقل می کند:
وقتى امام مجتبی علیه السلام در مدائن (توسط عدهای از معترضان) مجروح شدند خدمت آن حضرت رسیدم...
حضرت فرمودند:
به خدا سوگند که معاویه براى من بهتر از این مردم است!
خیال می کنند که شیعه من هستند.
و حال آنکه کمر به قتل من بسته و بارم را به غارت و مالم را به تاراج بردند...
به خدا اگر با معاویه جنگ کنم همینها مرا دست بسته تحویل او خواهند داد!
روزی پدرم امیرالمومنین علیه السلام به من فرمود: ...
در حکومت معاویه حق مندرس میشود
و باطل آشکار میگردد
و صالحان لعن میشوند
و هر که در راه حق با او دشمنى ورزد، کشته مىشود
و هر که در راه باطل ولایت او را بپذیرد، صاحب قدرت میشود.
و این گونه خواهد بود تا اینکه خداوند مردی [حضرت مهدی علیه السلام] را در آخرالزمان و در دوران سختی و ناآگاهی مردم برانگیزد...
در دوران او کافری باقی نخواهد ماند مگر اینکه به او ایمان بیاورد
و بدکاری نخواهد بود مگر اینکه صالح و درستکار خواهد شد
در حکومت او حتی درندگان رام و بیآزار میشوند،
زمین، گیاهانش را بیرون مىدهد
و آسمان، برکتش را فرو مىفرستد
و گنجهاى نهان برایش پدیدار مىشوند.
او شرق و غرب عالم را چهل سال (کنایه از سالهای طولانی) در اختیار خواهد داشت.
خوشا به حال کسى که روزگار او را دریابد و سخن او را بشنود!
الاحتجاج، ج2، ص290
نقل شده از کانال تلگرامی کَلَامُکُم نُور وَ اَمرُکُم رُشد به نشانی ahadisegoharbar@
اللهم عجل لولیک الفرج
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.
اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.
خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
چرا معاویه، امام حسن مجتبی(علیه السلام) را با اینکه با او صلح کرده بود، به شهادت رساند؟
وجود مبارک امام مجتبی(علیه السلام) به چند دلیل مانعی بزرگ برای ولایت عهدی یزید به شمار می آمدند:
1- آن حضرت شخصیت معنوی بالایی داشت و همه او و برادرش امام حسین (علیه السلام) را دو آقای جوانان بهشتی می شناختند و خدمات فراوان آن حضرت در مدینه از او شخصیت عظیمی در اجتماع ساخته بود و در عراق نیز به سبب شیعه بودن اکثریت مردم، حضرتشان جایگاه و پایگاه ویژه ای داشت. به این سبب، معاویه به راحتی نمی توانست ولایت عهدی یزیدی را مطرح کند که از معنویات بویی نبرده و جوانی خام و اهل شراب و قمار بود.
2- امام حسن (علیه السلام) از کسانی بود که نه تهدید او را وادار به عقب نشینی می کرد و نه تطمیع وی را به سکوت و تسلیم وا می داشت. همچنین گزینه دور کردن از مرکز جامعه اسلامی به بهانه هایی؛ مانند امارت و قضاوت درباره امام حسن (علیه السلام) قابل اجرا و عمل نبود؛ چون آن حضرت، هیچ مسئولیتی از طرف معاویه نمی پذیرفت و معاویه نیز برای اجبار بر این مسئله قدرتی نداشت.
3- قرارداد صلحی میان حضرت مجتبی(علیه السلام) و معاویه وجود داشت که بنابر یکی از بندهای آن، معاویه حق نداشت بعد از خودش کسی را به جانشینی انتخاب کند، بلکه زمامداری بعد از او به حضرتشان می رسید و این خود، مانع بزرگ سیاسی و اجتماعی به شمار می آمد.
این بند از قرارداد در کتاب های تاریخی معتبر فراوانی وجود دارد: «علما بر این اتفاق دارند که حسن [بن علی] حکومت را به معاویه تا زمان حیاتش واگذارد کرد نه بیش از آن، تا این که خلافت بعد از او به خودش برگردد و قرارداد بین آن دو این گونه بسته شد». «هنگامی که علی به شهادت رسید، حسن بن علی در عراق و معاویه در شام به حکومت رسید ...امام مجتبی (علیه السلام) با لشکری از کوفه به قصد جنگ با معاویه حرکت کردند و معاویه نیز با لشکری از شام، رهسپار میدان جنگ شد. بعد از رویارویی دو لشکر و آن وقایع، کار به صلح کشید و صلح نامه ای در آن میان به امضا رسید که یکی از بندهای آن این بود: به این شرط که معاویه، خلافت را بعد از خود به حسن واگذارد».
با توجه به جهات فوق به سبب زنده بودن امام حسن مجتبی (علیه السلام)، معاویه هیچ توجیهی برای طرح ولایتعهدی فرزندش نداشت و از همین جا روشن می شود که حضرت مجتبی (علیه السلام) با این که به یقین می دانست معاویه به صلح نامه عمل نخواهد کرد، اما با دقت تمام، موادی را در آن قرارداد گنجاند که رسوایی معاویه را - که بسیار ظاهرفریبی می کرد - با دست خودش فراهم کند.
از بیانات استاد انصاریان
نقل شده از کانال تلگرامی داستان و سخن بزرگان به نشانی dastangram@
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم
غریب مدینه ...
در بخشی از سفارشات پیامبر (صلى الله علیه و آله) با خاندانش در آخرین لحظات عمر مبارکشان، حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) خطاب به امام حسن (علیه السلام) میفرمایند:
و اما تو اى حسن، امت با تو عهدشکنى می کنند. اگر یارانى یافتى با آنان جهاد کن وگر نه دست نگهدار و خون خود را حفظ کن که شهادت پشت سر توست. خدا قاتل تو و کمک کننده بر علیه تو را لعنت کند، چون آن کسى که تو را میکشد ولد الزنا پسر ولد الزنا پسر ولد الزنا است. ما اهل بیتى هستیم که خداوند آخرت را براى ما انتخاب کرده و دنیا را براى ما راضى نشده است.
بخش هایی از خطبه امام حسن (علیه السلام) علیه السلام هنگام صلح با معاویه
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله از شر قوم خود فرار کرد در حالى که آنان را به خدا دعوت میکرد تا آنجا که به غار فرار کرد. اگر آن حضرت یارانى بر علیه آنان می یافت فرار نمیکرد. اى معاویه من هم اگر یارانى پیدا میکردم با تو بیعت نمیکردم.
خداوند هارون را در وسعت قرار داد هنگامى که او را ضعیف شمردند و نزدیک بود او را بکشند و یارانى بر علیه آنان نیافت. همچنین خداوند پیامبر را در وسعت قرار داد هنگامى که از قومش فرار کرد و یارانى بر علیه آنان نیافت. من و پدرم نیز از طرف خداوند در وسعت هستیم زمانى که امت ما را رها کردند و با غیر ما بیعت کردند و ما یارانى نیافتیم. اینها سنتها و مثلهاست که یکى پس از دیگرى می آید.
ای مردم، اگر ما بین مشرق و مغرب را بگردید مردی از فرزندان پیامبر، جز من و برادرم نخواهید یافت.
کتاب اسرار آل محمد
نقل شده از کانال تلگرامی مصباح به نشانی misbah110@
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.