سرخوردگی رسانههای معاند بیگانه
از اقتدار رهبر و ملت ایران
اقتدار ملت ایران در سایه تبعیت از رهبر حکیم انقلاب، محافل رسانهای بیگانه را که آرزوی بیثباتی یا عقبگرد و تغییر مسیر انقلاب را به خاطر شهادت رئیسجمهور در سر میپروراندند، سرخورده و منفعل کرد.
برخی از این رسانهها به ویژه رسانههای فارسی زبان معاند پس از انتشار خبر شهادت آیتالله رئیسی در سانحه سقوط بالگرد چنین القا کردند که ایران گرفتار ناآرامی و بیثباتی خواهد شد. اما حضور خیرهکننده مردم تبریز، قم و تهران در مراسم حماسی تشییع، آنها را سرخورده کرد.
عظمت این مراسم به حدی بود که برخی از رسانههای بیگانه به گستردگی جمعیت اذعان کردند و برخی دیگر که تجمع چند عنصر گروهکی ورشکسته در برخی کشورهای اروپایی را برجسته کرده بودند، تصمیم گرفتند ننگ سانسور حضور تاریخی ملت ایران را به جان بخرند.
برخی شبکههای بزرگ جهانی، به اعتبار اهمیت و گستردگی و کمنظیر بودن خبر تشییع، گوشههایی از اقیانوس عظیم جمعیت را به تصویر کشیدند تا از نگاه حرفهای، از بازتاب خبری بزرگ جا نمانند؛ خبری که خاطره حماسه تشییع سردار سلیمانی را زنده کرد. اما برخی رسانههای فارسی زبان معاند، با سانسور تصاویر حضور تاریخی ملت ایران، تنگنظری و عصبانیت خود از ملت ایران را به نمایش گذاشتند.
در همین حال اندیشکده آمریکایی «شورای آتلانتیک» ضمن انتشار مجموعهای از دیدگاهها و پیشبینیهای کارشناسان این شورا اذعان کرد: درگذشت ابراهیم رئیسی تاثیری در سیاستهای کلی جمهوری اسلامی، از جمله برنامه هستهای و سیاستهای منطقهای نخواهد داشت.
در حالی که دنی سیترینوویچ، پژوهشگر شورای آتلانتیک، درگذشت آقای رئیسی را ضربهای به جمهوری اسلامی توصیف کرده بود، راب مکایر، سفیر سابق انگلیس در ایران نوشت: «این سقوط هلیکوپتر، رژیم را تهدید نمیکند، اما بلاتکلیفی داخلی را به شدت افزایش خواهد داد».
در مقابل، رادیو فرانسه در گزارشی خاطرنشان کرد: رسانههای اسرائیلی به ویژه بر شادی در مرگ رئیسجمهور ایران تأکید دارند اما اکثر رسانههای غربی و اسرائیلی معتقدند که درگذشت رئیسی، تغییری در سیاستهای کلی ایران ایجاد نخواهد کرد.
به نوشتۀ نیویورکتایمز، روند سیاست خارجی به همان مسیر قبلی به حرکت خود ادامه خواهد داد.
نیویورک تایمز با طرح این سؤال که آیا جانشینان رئیسجمهور و وزیر خارجه ایران رویکرد مشابهی را دنبال خواهند کرد؟ نوشت: رهبر جمهوری اسلامی ایران میخواهد که مسیر فعلی در سیاست خارجی کماکان ادامه پیدا کند. رهبر عالی ایران در آینده هم اجازه قرار و دیدار با طرفهای آمریکایی میدهد اما سازش نه. ایرانیها ضربه میزنند، اما آن را محدود نگه میدارند. انتظار نمیرود که این رویکرد تغییر کند.
واشنگتنپست هم در تحلیل دیگری تأکید کرد: بعید است درگذشت رئیسجمهور، سمت و سوی رژیم را تغییر دهد. واشنگتنپست مینویسد: با وجود این که ایران جنبش «زن، زندگی، آزادی» را تجربه کرده باز هم احتمال این که بعد از مرگ رئیسی سیاست در جمهوری اسلامی تغییری اساسی کند کم است.
روزنامه تایمز اسرائیل هم به نقل از آویگدور لیبرمن وزیر جنگ اسبق اسرائیل نوشت: اسرائیل گمان نمیبرد که مرگ رئیسی تغییری در سیاست منطقهای ایران ایجاد کند. سیاستهای ایران را ولی فقیه تعیین میکند.
وبسایت دویچه وله هم که آرزو کرده بود درگذشت رئیسجمهور کشورمان، ایران را به سوی بیثباتی سوق بدهد، به نقل از فرانس پرس اذعان کرد: تغییر چشمگیری در مسیر سیاست خارجی جمهوری اسلامی و نقش این کشور در منطقه رخ نخواهد داد. این امر به دلیل ساختار قدرت در تهران است.
علی واعظ از «گروه بینالملل بحران» در پلتفرم ایکس مینویسد: ایرانیها با توجه به چالشهای جدید در منطقه و در رابطه با آمریکا، بیشتر روی «تداوم سیاست کنونی تکیه خواهند کرد تا تغییر».
دویچه وله افزود: درگذشت رئیسجمهور ایران در زمانی اتفاق میافتد که تنشها میان دو دشمن سرسخت؛ اسرائیل و ایران به تازگی به اوج خود رسیده است: در ۱۳آوریل، ایران برای اولین بار از خاک خود به اسرائیل حمله کرد. از زمان آغاز جنگ غزه در ۷ اکتبر، ایران همچنین به عنوان حامی اصلی «محور مقاومت» علیه اسرائیل که شامل حزبالله شیعه در لبنان، حماس فلسطینی در نوار غزه و شورشیان حوثی در یمن میشود، ظاهر شده است.
از نظر جیسون برادسکی هم از انستیتوی خاورمیانه در واشنگتن «وضعیت موجود» حفظ خواهد شد. برادسکی میگوید: «برنامه هستهای ایران و فرآیند تصمیمگیریهای مرتبط با آن، دستخوش تغییر نخواهند شد، زیرا در نهایت این رهبری و شورای امنیت ملی هستند که برنامه و سیاست هستهای را هدایت میکنند.»
روزنامه کیهان
نقل شده از کانال تلگرام محمد ایمانی به نشانی IMANImohamad51@
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.
اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.
خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری
معاویه چهارشنبه نماز جمعه خواند و شبکه منوتو عید فطر روزه گرفت! جماعتی باور کردند
حمید رسایی: مورخ مشهوری چون مسعودی، در کتاب مروجالذهب مینویسد: یکی از اهالی کوفه سوار بر شتر نر خود به دمشق رفت. یکی از مردم دمشق با او به نزاع برخاست و ادعا کرد: «این شتر ماده متعلق به من است و تو آن را از من گرفتهای». آن دو نفر برای قضاوت نزد معاویه رفتند. شخص دمشقی پنجاه شاهد آورد و همه آنها شهادت دادند که این ناقه از آن اوست. پس معاویه به ضرر شخص کوفی حکم داد و دستور داد تا شتر را به آن دمشقی بدهند. آن شخص کوفی گفت: «خدا خیرت دهد! این شتر نر است، نه ماده». معاویه گفت: «این حکمی است که صادر شده». پس از آن که مردم پراکنده شدند، معاویه شخص کوفی را فرا خواند و قیمت شتر او را پرسید و دو برابر آن را به او داد و گفت: «برو به علی بگو من با صد هزار نفر که شتر ماده را از نر تشخیص نمیدهند، با او میجنگم.»
مسعودی میافزاید: «پیروی شامیان از معاویه به آن حد رسید که در هنگام حرکت به سوی صفین، وی نماز جمعه را در روز چهارشنبه برپا کرد و کسی اعتراض نکرد!»
اما سئوال این است که مردم را چه شده بود که اینگونه مسخ معاویه شده بودند و بدیهات را تشخیص نمیدادند؟!
در پاسخ به این سئوال گفتهاند که جامعه شام آن روز، عبارت بود از مردمانی که پس از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله) و در دوره خلیفه اول توسط یزید بن ابی سفیان مسلمان شده و پس از او به برادرش معاویه بن ابی سفیان، ولایت یافته بودند. مردمی که به دست این دو مسلمان میزیستند، می پنداشتند که فهم و اسلام خود را از معاویه و فرزندان ابیسفیان دارند و او را رابط خود با اسلام میدانستند.
بدین ترتیب شام به میزان زیادی در همان جاهلیت پیش از اسلام به سر میبرد و معاویه نیز از این شکاف به خوبی در راستای اهداف پلیدش استفاده میکرد.
امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در صفین خطاب به سپاهیانش فرمود: «آگاه باشید! معاویه گروهی از گمراهان را همراه آورده و حقیقت را از آنان پوشانده است تا کورکورانه گلوهاشان را آماج تیر و شمشیر کنند».
شاید الان هم شبیه آن روز شده باشد. جماعتی همه اخبارشان را از رسانههای معاویه زمان میگیرند! به هیچ رسانه دیگری مراجعه نمیکنند تا حقیقت را بفهمند. یا در مجازی هدف قرار میگیرند یا پای ماهواره! بنابراین گاه فهمشان از حوادثی که اطرافشان رخ میدهد، آنقدر منجمد و بسته است که از درک بدیهات عاجزند.
اکنون ما با رسانههای معاندی مواجهایم که همچون معاویه، سوار بر جهل جماعتی و احمق فرض کردن آنها، فرد سارقی که در تیرماه دستگیر شده را به عنوان معترض بلوچ که در بازداشت با دستهای بسته از خوردن آب منع و سپس کشته شده، جا میزند و بر همین اساس چند دانشآموز شیرازی جویای نام و بازیکن تیم فوتبالی به شکل نمادین، خود را شبیه آن متهم میکنند! درست مثل سربازان بیجیره و مواجب!
پن: دادستان زاهدان اعلام کرد فردی که عکس او هم اکنون با نام «خدانور لجعهای» در رسانههای معاند در حال گردش است، «صادق کبدانی» معروف به «یاغی» و از اتباع افغانستانی است. این فرد در تیر امسال به جرم سرقت بازداشت شده و در ۲۷ مرداد با قرار وثیقه آزاد شده است. این سارق سابقهدار که چندین شاکی خصوصی و سابقه ۱۶ سرقت دارد، ۱۰ مهر ماه امسال حین یک سرقت دیگر در درگیری مسلحانه با ماموران کشته شده است.
نقل شده از کانال تلگرامی داروخانه معنوی به نشانی Manavi_2@
https://www.upsara.com/do.php?img=29387
حمید رسایی پس از انتشار مطلبی از خود در استوری علی کریمی نوشت: بیچاره علی کریمی که دست به دامن اخبار فیک و دروغ شده/ این خبر دروغ و بی اساس چند روز قبل تکذیب شده است.
ولی آدم ساندیس کشورش را بخوره، شرف داره به اینکه برای پول، بره مزدور صهیونیستهای آدمکش بشه!
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
خداوندا به مقدار علمِ بی پایانت بر فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش و رازی که در او قرار داده شده، صلوات و درود بفرست