ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)
ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)

سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

 

https://s2.uupload.ir/files/zahra1_vo1h.jpg

 

مسابقه خطاطی بین پسرها برگزار شده است. داور مسابقه هم مادر است. مادر حواسش هست که پسر کوچک نباید احساس ضعف کند و پسر بزرگ هم نباید غرورش بشکند. گردنبندش را از گردن باز می کند و مهره های آن را روی زمین می ریزد. به پسرها می گوید هر کدام مهره بیشتری جمع کند او برنده مسابقه خطاطی است. حالا دیگر مجبور نیست از بین پسرها یکی را انتخاب کند.

 

https://s2.uupload.ir/files/zahra2_6ocg.jpg

 

همیشه به وقت صدا کردن بچه ها می گردد دنبال کلمات قشنگ. همیشه حواسش هست قبل از بردن نامشان محبت ریخته باشد در کلامش. پسر کوچکش، حسینش آمده است پیشش، به مادر سلام می دهد و فاطمه (سلام الله علیها) می گوید: «سلام پسرک من! نور چشم من! میوه ی دلم!»

 

https://s2.uupload.ir/files/zahra3_5ocz.jpg

 

در خانه کوچک علی (علیه السلام) وقتی به نماز می ایستد نورش برای فرشته های آسمان مانند نور ستاره هاست برای اهل زمین، شبیه پر نورترین ستاره! خدا به فرشته هایش می گوید: «فاطمه من را نگاه کنید، سرور بندگان من است. بند بند بدنش از خوف من می لرزد و با قلب خاشع به عبادت من آمده است.»

 

https://s2.uupload.ir/files/zahra4_7pbj.jpg

 

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از جمع مسلمانان در مسجد می پرسد: «چه روشی برای زندگی بانوان بهتر است؟» همگی از جواب عاجزند. سلمان به خانه فاطمه (سلام الله علیها) می آید و همین را می پرسد. فاطمه (سلام الله علیها) پاسخ می دهد: «بهترین چیز برای زن آن است که مرد نامحرمی را (به غیر ضرورت) نبیند و هیچ مرد نامحرمی هم او را نبیند.»

 

https://s2.uupload.ir/files/zahra5_apfg.jpg

 

جنگ احزاب است و مدینه در محاصره. بانو برای بچه هایش نان تازه پخته، دلش نمی آید بدون رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نان را بخورند، برای همین به خط مقدم جبهه، پیش پدر می رود. پدر با صدایی خسته می گوید: «این اولین غذایی است که بعد از سه روز می خورم.»

 

https://s2.uupload.ir/files/zahra6_nm46.jpg

 

یا «ابالحسن!»....

علی (علیه السلام) بر می گردد تا ببیند فاطمه (سلام الله علیها) چرا صدایش کرده است. آداب زندگی را از پدر آموخته و می داند اگر بنا باشد بقیه به همسرش احترام بگذارند خودش باید آغازگر آن باشد. همیشه علی (علیه السلام) را به رسم عرب، برای احترام با کنیه اش صدا می زند.

 

https://s2.uupload.ir/files/zahra7_x32c.jpg

 

فاطمه (سلام الله علیها) زمان ناخوشی پدر، بیش از همه گریه می کرد، تا اینکه پدر به او گفت : «تو اولین کسی که در بهشت به من ملحق می شوی.» با این جمله آرامش به جان فاطمه (سلام الله علیها) نشست و لبخند زد. دردانه پیامبر (صلی الله علیه و آله) بعد از رحلت پدر، یک دریا اشک ریخت و مردم به جای آرام کردن او، شکایت کردند که یا شب گریه کن یا روز. از آن به بعد بانو به بقیع می رفت و گریه می کرد.

 

https://s2.uupload.ir/files/zahra8_h6gg.jpg

 

فاطمه (سلام الله علیها) به سختی چشمانش را باز می کند. درد سراسر بدنش را گرفته. خانه هنوز پر از دود است و فضه با چشمان گریان، بالای سرش نشسته است. قبل از اینکه سراغی از حسن و حسین (علیهما السلام) بگیرد، حتی قبل از اینکه برای محسنش سوگواری کند؛ نام امامش را صدا می زند. سراغ از علی (علیه السلام) مظلوم می گیرد و وقتی خبردار می شود که او را به مسجد برده اند، تمامی درد و رنج هایش را از یاد می برد و بی درنگ به سمت مسجد می رود. تهدید فاطمه (سلام الله علیها) در مسجد، جان علی (علیه السلام) را نجات می دهد. جان امام زمانش را.

 

https://s2.uupload.ir/files/zahra9_bld6.jpg

 

حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها:


أنَّى تُؤْفَکُونَ؟ وَ کِتَابُ اَللَّهِ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ، أُمُورُهُ ظَاهِرَةٌ، وَ أَحْکَامُهُ زَاهِرَةٌ، وَ أَعْلاَمُهُ بَاهِرَةٌ

شما را کجا به بیراهه می برند؟ درحالی که کتاب خدا (قرآن) میان شماست، امور قرآن آشکار است، احکامش درخشان است و نشانه های آن فروزنده.

(از خطبه فدکیه) - بحارالأنوار  ج29 ص220

 

سالروز شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها بر شما تسلیت باد


نقل شده از کانال تلگرامی راز قرآن به نشانی raz_quran@

 

اَللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ

خداوندا به مقدار علمِ بی پایانت بر فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش و رازی که در او قرار داده شده، صلوات و درود بفرست

امام حسن مجتبی علیه السلام

امام حسن (علیه السلام) نخستین فرزند امام علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است که در نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجرى قمرى در مدینه منوره دیده به جهان گشود و با تولد خویش، در جدش پیامبر (صلی الله علیه و آله) و سایر اهل بیت (علیهم السلام) شادى و نشاط ویژه اى پدید آورد

امام حسن (علیه السلام) بنا به روایت شیعه و اهل سنت، شبیه ترین انسان ها به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود و در این باره گفته شده است:

《حسن از جهت سیما، روش و رهبرى از همه بیشتر به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شباهت داشت.》[۱]

امام حسن (علیه السلام) پس از شهادت پدرش امیرمؤمنان على بن ابى طالب (علیه السلام) در کوفه، با درخواست و بیعت یاران آن حضرت و اهالى کوفه، خلافت را پذیرفت و راه و روش عدالت پرور پدرش را تداوم بخشید.[۲]

امام حسن علیه السلام به خاطر نوشیدن زهر، مسموم شد و به مدت چهل روز در بسترى بیمارى افتاد و روز به روز، حالش وخیمتر گردید، تا این که در ۲۸ صفر سال پنجاه هجرى قمرى، مصادف با سى و دومین سال رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله در مدینه به شهادت رسید و محبان اهل بیت علیهم السلام را در سوگ بزرگى فرو برد. 

امام حسین (علیه السلام) به تجهیز بدن مطهر برادرش پرداخت و سپس جهت تدفین آن در کنار مرقد پیامبر (صلی الله علیه و آله)، اقدام به تشییع جنازه نمود.

امام حسین (علیه السلام) و سایر بنى هاشم که به خاطر سفارش امام حسن (علیه السلام)، کظم غیظ کرده و بردبارى و جوانمردى را پیشه خود داشتند، و بدن امام حسن علیه السلام را به سوى قبرستان بقیع حمل نموده و در جوار جده اش فاطمه بنت اسد تدفین نمودند.[۳]

هم اکنون مزار امام حسن مجتبى علیه السلام به همراه سه تن از امامان معصوم (یعنى امام زین العابدین، امام باقر و امام صادق علیهم السلام) بدون هیچ گونه گنبد و بارگاهى در این قبرستان قرار دارد و محل زیارت بسیارى از شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام مى باشد.

در تاریخ شهادت امام حسن مجتبى (علیه السلام)، علما و مورخان شیعه غالبا گفته اند که آن حضرت در ۲۸ صفر سال ۵۰ قمرى در سن ۴۷ سالگى به علت مسمومیت از سوى همسرش جعده بنت اشعث به لقاء اللّه پیوست.[۴]

اما در نقل دیگری نیز آمده است که آن حضرت در هفتم ماه صفر سال ۴۹ یا سال ۵۰ به شهادت رسید. [۵]

در برخی منابع اهل سنت، ربیع الاول سال ۴۹ قمرى،[۶] یا سال ۵۰ قمرى[۷] به عنوان تاریخ شهادت آن حضرت ذکر شده است.

 

منابع:

۱-الإرشاد (شیخ مفید)، ص ۳۴۷

۲- همان.

۳- نک: کشف الغمه (علی بن عیسی اربلی)، ج ۲، ص ۸۰ و الارشاد، ص ۹

۴- نک: الکافى (کلینی)، ج ۱، ص ۴۶۱ بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج ۴۴، ص۱۴۹ و الارشاد، ص ۳۴۶.

۵- علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۱۳۴.؛ شهید اول، محمد بن مکی‌ عاملی، الدروس الشرعیه، ج۲، ص۷.

۶- انساب الأشراف (بلاذری)، ج۳، ص۷۵

۷- حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۸۹.

 

نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خُدا و درمان به نشانی ertebat0bakhoda@


اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین