آن هنگام امام رضا علیه السلام به نیشابور رسید و قصد عزیمت به سوی مأمون را داشت، راویان حدیث نزد ایشان گرد آمدند و گفتند: این فرزند رسول خدا، اکنون که عازم سفر هستید، آیا حدیثی برای ما بیان نمی فرمایید تا از شما بهره مند گردیم.
حضرت رضا علیه السلام در آن هنگام در هودج نشسته بودند، پس سرشان را بیرون آوردند و فرمودند: از پدرم موسی بن جعفر شنیدم که فرمود:
از پدرم جعفر بن محمد شنیدم که فرمود:
از پدرم محمد بن علی شنیدم که فرمود:
از پدرم علی بن الحسین شنیدم که فرمود:
از پدرم حسین بن علی شنیدم که فرمود:
از پدرم امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام شنیدم که فرمود:
از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود:
از جبرئیل شنید که گفت: از خدای صاحب جلال و شوکت شنیدم که فرمود:
لا اله اله الله دژ من است و کسی که به دژ من داخل گشت از عذاب من در امان است. امام این را فرمود و قافله حرکت کرد.
پس از اندکی سر از هودج بیرون آورد و ما را ندا در داد که: (این کلام) شروطی دارد و من از شروط آن هستم.
(الأمالی (للصدوق) ج۱ ص۲۳۵)
نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@
https://imgurl.ir/uploads/b994700_mazhabi16.jpg
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدائَهُم اَجمَعین
مختصری از زندگینامه امام جواد علیه السلام
امام نهم علیه السلام در سال 195 هـ. ق در مدینه به دنیا آمدند ؛ نام شریفشان محمد مشهور به "ابو جعفر" و القاب معروف ایشان " تقی" و "جواد" است. پدرشان حضرت رضا علیه السلام مادرشان سبیکه (خیزران ، ریحانه) نام دارد. چون حضرت امام رضا علیه السلام شهید شدند ، امام محمد تقی علیه السلام هفت سال و چند ماه داشتند که به "امامت" رسیدند . با آنکه خردسال بوده ، چون از طرف خداوند به امامت برگزیده شدند صغر سن در امامت ایشان مدخلیّت ندارد ، زیرا کوچک و بزرگ در مکتب پروردگار یکسان هستند.
امام جواد علیه السلام از همان سنین کودکی نمونه وقار و صاحب عزت و اقتدار بوده و هیچ وقت کارهای کودکانه و عبث نمی کردند. در ترویج دین و حفظ شعائر اسلام همان وظیفه ای را داشتند که دیگر ائمه معصومین علیهم السلام داشتند و از نظر امامت و ولایت با آنها در یک صف قرار گرفته و مسئولیت حراست از دین اسلام و تبلیغ احکام و تشریح مسائل اسلامی و تعلیم و تربیت دینی را عهده دار بودند.
مأمون چون فضایل امام نهم را شنید و به شخصیت و عظمت آن امام جوان پی برد ، شوق زیارت او را یافت ، ضمن اینکه می خواست سادات علوی در حیطه قدرت او باشند. پس دستور داد حضرت جواد علیه السلام را به خراسان دعوت کردند و چون دید این جوان هاشمی با همه خردسالی در علوم و فنون و حکمت و ادب و کمال عقل مثل بزرگان و مشایخ علماست ، به او زیاد احترام می کرد و دختر خود اُمّ الفضل را به تزویج او در آورد و وی را با احترام خاصی به مدینه فرستاد.
عباسیان که از علاقه زیاد مأمون به امام جواد علیه السلام و تزویج دخترش و شخصیت والای این جوان بیمناک بودند و از برگشتن خلافت به علویان بعد از مأمون احساس خطر می کردند ، به دسیسه و توطئه چینی دست زده و آن قدر سعایت کردند تا سرانجام اُمّ الفضل همسر امام را تحت تأثیر قرار دادند و او امام جواد علیه السلام را مسموم ساخت.
مدت عمر امام جواد علیه السلام بیست و پنج سال و مدت امامتش هفده سال بود و سرانجام در سال 220 هـ. ق به شهادت رسیدند.
منبع: کتاب حدیث اهل بیت (ع) صفحات 297-310
نقل شده از کانال تلگرامی کربلا به نشانی karballa_ir@
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم
{وجود نازنین مولانا امیرالمؤمنین علیه السّلام، تقسیم کنندهٔ بهشت و جهنّم!}
اباصلت هروی گوید: روزی مأمون عباسی (لعنة الله علیه) به حضرت امام رضا (علیهالسلام) گفت: یا أباالحسن! ما را از جدّت امیرالمؤمنین (علیه السلام) آگاه ساز که چرا و به چه معنایی "قَسِیمُ الجَنّةِ وَ النّارِ" خوانده میشود، که این مطلب فکر مرا مشغول ساخته است؟!
حضرت به او فرمودند: ای مأمون! آیا تو از پدرانت از جدّ بزرگت ابنعباس نقل نکردید که او گفت: از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) شنیدم که فرمود: حُبّ علی (علیه السلام)، ایمان و دشمنی با او، کفر است؟!
مأمون پاسخ داد: آری!
امام علیه (السلام) فرمودند: پس اگر تقسیم بهشت و دوزخ بر اساس حُبّ و بغض اوست، پس بنابراین او قسیم الجّنة و النّار است!
مأمون خبیث منافق گفت: خدا مرا بعد از شما زنده نگه ندارد! گواهی میدهم که شما وارث علم رسول خدا هستید!
اباصلت گوید: وقتی حضرت به سمت منزلشان روانه شدند، به ایشان عرض کردم: چقدر زیبا پاسخ مأمون را دادید!
امام رضا (علیه السلام) فرمودند: ای أباصلت! به او جوابی به قدر فهمش دادم! در حالی که از پدرم شنیدم که از پدرانش از امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت کرد که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به او فرمود: ای علی! تو قسمت کنندهٔ بهشت در روز قیامت هستی؛ یعنی به جهنم میگویی: این فرد مال من است و این مال توست!
منابع:
عیون اخبار الرّضا علیه السلام ج۱ ص۹۲
کشف الغمّة ج۳ ص۱۰۳
نقل شده از کانال ahadisegoharbar@
https://s6.uupload.ir/files/hadith963_03a.jpg
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ حَتَّی لا یَبْقَی مِنْ صَلَوَاتِکَ شَیْءٌ،
پروردگارا درود فرست بر محمد و آل محمد / تا اینکه از صلوات تو چیزی نماند
وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ حَتَّی لا یَبْقَی مِنْ رَحْمَتِکَ شَیْءٌ،
پروردگارا رحمت فرست بر محمد و آل محمد / تا اینکه از رحمت تو چیزی نماند
وَ بَارِکْ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ حَتَّی لا یَبْقَی مِنْ بَرَکَاتِکَ شَیْءٌ،
پروردگارا برکت فرست بر محمد و آل محمد / تا اینکه از برکات تو چیزی نماند
وَ سَلِّمْ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ حَتَّی لا یَبْقَی مِنْ سَلامِکَ شَیْء
پروردگارا سلام فرست بر محمد و آل محمد / تا اینکه از سلام تو چیزی نماند