ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)
ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)

بدانید که این پوست نازک تحمل آتش را ندارد

حضرت علی علیه السلام در مورد عذاب جهنم 

بدانید که این پوست نازک تحمل آتش را ندارد، پس به خودتان رحم کنید...

شما در مصیبت‏هاى دنیا آزمایش کرده ‏اید که وقتى خارى به بدن یکى از شما می‏رود و یا به زمین میخورد و خونى می‏شود

و یا شنهاى داغ پایش را می‏سوزاند چگونه بیتابى می‏کند؟!

پس، چگونه خواهد بود اگر میان دو لایه از آتش قرار گیرد
و هم بسترش سنگ و همدمش شیطان باشد...؟!


منبع: نهج البلاغه خطبه‏١٨٣


نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@


اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین

گفتگوی تأمل برانگیز امام علی (علیه السلام) با برزخیان

حضرت علی (علیه السلام) از جنگ صفین بر می گشت، به قبرستان پشت دروازه کوفه رسید. خطاب به مردگان کرد و فرمود:

ای خفتگان در دیار وحشت انگیز و محله های خاکی، بی آب و گیاه و گورهای تاریک...!
ای خاک نشینان، ای غریبان، ای تنهایان، و ای وحشت زدگان! 
..شما پیشرو ما هستید و ما در پی شما روانیم و به همین زودی به شما خواهیم رسید.

اگر از خبرهای دنیا بپرسید، به شما می گویم:
در خانه هایتان دیگران نشسته اند و همسرانتان با دیگران ازدواج کرده اند و اموالتان بین ورثه تقسیم شده، این خبری است که ما داریم. 

اکنون شما از آن دنیا بگویید، شما چه خبر دارید؟
آنگاه به اصحاب رو کرد و فرمود:

اگر این مردگان اجازه سخن گفتن داشتند، به شما می گفتند: بهترین توشه در سفر آخرت پرهیزگاری است...


منابع: بحار ج 32، ص 619، و ج 82، ص 180.

نقل شده از کانال تلگرامی عالم پس از مرگ به نشانی ‎‌@Pas_As_Marg 


امام علی (علیه السلام):

ای بندگان خدا، از روزی بترسید که اعمال و رفتار انسان وارسی می شود؛ روزی که پر از تشویش و اضطراب است طوریکه کودکان را پیر می سازد. بدانید فردا به امروز نزدیک است و امروز با آنچه در آن است می گذرد تا آنکه موعد مرگ فرا رسد و هر یک از شما در دل زمین به خانه مخصوص خود می رسید و در گودال قبر آرام می گیرید. وه که چه خانه تنهایی! وه که چه منزل وحشتناکی و سیاهچال غربتی. 
 

نهج البلاغه، خطبه 157.


اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

پس از گذشت سال ها از شهادت حضرت على (علیه السلام)، روزى عدى بن حاتم

پس از گذشت سال ها از شهادت حضرت على (علیه السلام)، روزى عدى بن حاتم نزد معاویه رفت. معاویه مى دانست که عدى یکى از یاران قدیمى امیرالمؤمنین است، خواست کارى بکند که شاید این دوست قدیمى کلمه اى علیه حضرت بگوید، از این رو گفت : عدى! فرزندانت چه شدند؟!
عدى گفت : در رکاب مولایشان على، با تو که در زیر پرچم کفر بودى، جنگیدند و کشته شدند.
معاویه : عدى! على درباره تو انصاف داد؟
عدى : چطور؟
معاویه : پسران خود را نگهداشت و پسران تو را به کشتن داد.
عدى : معاویه! من درباره على انصاف ندادم. نمى بایست على امروز در زیر خروارها خاک باشد و من زنده بمانم. اى کاش من مُرده بودم و على زنده مى ماند!
معاویه که دید سخنانش اثرى ندارد, گفت : عدى! الان دیگر کار از این حرفها گذشته است چون تو زیاد با على بودى دلم مى خواهد، مقدارى از کارهایش را برایم توصیف کنى.
عدى : معاویه! معذورم بدار!
معاویه : نه، حتماً باید بگویى!
عدى : حال که باید بگویم، آنچه را که مى دانم مى گویم، نه آنچه را که مطابق میل توست!
آنگاه عدى شروع به صحبت درباره على (علیه السلام) کرد و گفت : یکى از خصوصیت هاى او این بود که علم و حکمت از اطرافش مى جوشید. على شخصیتى بود که در مقابل ضعیف، ضعیف بود و در مقابل ستمکاران نیرومند. با اینکه در میان ما بى هیچ تکبر و امتیاز مى نشست، اما خداوند هیبتى از او در دل مردم قرار داده بود که بدون اجازه اش نمى توانستیم حرفى بزنیم.
معاویه ! مى خواهم منظره اى را که به چشم خود دیده ام، برایت باز گویم : در یکى از شب ها على را دیدم که در محراب خویش با خدایش به راز و نیاز پرداخته و محاسن شریفش را به دست مبارک گرفته , مى گوید : یا دنیا غرّی غیری ; اى دنیا، کسى غیر از مرا فریب ده.
عدى آنچنان على (علیه السلام) را وصف کرد که دل سنگ معاویه تحت تاثیر قرار گرفت; به طورى که با آستین، اشک هاى صورتش را پاک کرد. آنگاه گفت : دنیا عقیم است که مانند على بزاید.

معاویه از عدی بن حاتم طائی (از یاران امیر المومنین علی علیه السلام)

سوال کرد: چه وقت به یاد علی می افتی؟

عدی گفت: روزگار به من فرصت نمی دهد تا او را فراموش کنم.

امام علی (علیه السلام)میفرمایند:


مردم دشمن چیزی هستند که نمی دانند.

احمق ها چون نمی دانند، سکوت نمی کنند.
انتقاد کردن از دیگران را حق خود می دانند اما انتقاد را نمی پذیرند. 
احمق ها برای حرفهایشان مدرک یا سندی ندارند اما از تو سند و مدرک می خواهند و این در حالیست که تو به آنها سند و مدرک نشان دادی اما حماقت چشمان آنها را کور کرده است.
با احمق بحث نکنید، چون نه تنها سطح او بالا نمی رود، سطح تو را نیز پایین می آورد.

نقل شده از کانال تلگرامی راز نهج البلاغه به نشانی raz_Nahjolbalagheh@

در دوران حکومت امام علی علیه السلام، به آن حضرت خبر رسید که

امیرالمؤمنین یعنی

در دوران حکومت امام علی علیه السلام، به آن حضرت خبر رسید که "ابن هرمه" مأمور حکومتی ناظر بر بازار اهواز، مرتکب خیانتی شده است. امام علیه السلام پس از اطلاع، به فرماندار خود در اهواز چنین نوشت: " هنگامی که نامه مرا خواندی، ابن هرمه را از نظارت بازار برکنار دار و او را به مردم معرفی کن، و به زندانش بیفکن و آبرویش را بریز، و به همه بخشهای تابع اهواز بنویس که من، علی، چنین عقوبتی برای او معین کرده ام. مبادا در مجازات او غفلت یا کوتاهی کنی، که نزد خدا خوار می شوی، و من به زشت ترین صورت ممکن تو را از کار برکنار می کنم و خدا آن روز را نیاورد.

و چون روز جمعه رسید، او را از زندان درآور و ۳۵ تازیانه به او بزن و او را در بازار بگردان. و هر کس گواهی آورد که ابن هرمه از او چیزی گرفته است، او را با گواه قسم بده، و مبلغ را از مال ابن هرمه بردار و به صاحب آن بپرداز و دوباره او را خوار و سر افکنده و بی آبرو به زندان بازگردان، و پاهایش را در بند بگذار، و تنها برای نماز باز کن و فقط اگر کسی برایش خوراک یا نوشیدنی یا پوشاک یا زیر اندازی آورد به او برسان.

مگذار ملاقاتی داشته باشد، تا مبادا راه پاسخگویی به محاکمه را به او یاد دهند و به آزاد شدن از زندان امیدوارش سازند. و اگر دانستی که کسی چیزی (عذری) به او آموخته است که به مسلمانی زیانی می رساند، او را نیز تازیانه بزن و زندانی کن تا توبه کند.

شبها زندانیان را به فضای باز بیاور تا تفریح کنند، جز ابن هرمه! مگر بترسی که بمیرد، در این صورت او را نیز به حیاط زندان بیاور و اگر دیدی هنوز طاقت تازیانه خوردن دارد، پس از ۳۰ روز، ۳۵ تازیانه دیگر، به جز ۳۵ تازیانه نخستین، به او بزن. و برای من بنویس که درباره بازار (و نظارت بر آن) چه کردی، و پس از این خائن، چه کسی را برگزیدی، در ضمن حقوق ابن هرمه خائن را نیز قطع کن "


منابع: (دعائم الاسلام ۵۳۳-۵۳۲ / الحیاة ۴۱۰-۴۰۹).

نقل شده از کانال تلگرامی راز نهج البلاغه به نشانی raz_Nahjolbalagheh@

 

امیرالمومنین علی (علیه السلام):

نادان ترین مردم کسی است که فریب سخن ستایشگران چاپلوس را بخورد.
آنکه زشت را برایش زیبا و خیرخواه را برایش دشمن جلوه می دهد.


منبع: غرور الحکم، حدیث۳۲۶۲