احادیثی در شأن حضرت معصومه (سلام الله علیها)
- امام صادق علیه السلام فرمودند:
«وتَدخُلُ بِشفاعَتِها شِیعَتی الْجَنَّةَ بِأجمَعِهِم»
همه شیعیان من با شفاعت او (حضرت معصومه علیهاالسلام) وارد بهشت خواهند شد.
بحارالأنوار، جلد۶۰ صفحه۲۱۶
- امام رضا علیه السلام فرمودند:
«مَن زارَها بِقُمَّ کَمَن زارَنی»
هر کس (حضرت معصومه علیهاالسلام) را در قم زیارت کند ، چنان است که مرا زیارت کرده است.
کامل الزیارات، صفحه۵۳۶
- امام جواد علیه السلام:
«مَن زارَ قَبرَ عَمَّتی بِقُمَّ، فَلَهُ الجَنَّةُ»
هر کس قبر عمه ام (حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام) را در قم زیارت کند، بهشت پاداش اوست.
کامل الزیارات، صفحه۵۳۶
https://imgurl.ir/uploads/f951571_mazhabi8.jpg
شفاعت شیعیان توسط حضرت معصومه سلام الله علیها
از حضرت صادق علیه السلام روایت است که فرمودند:
آگاه باشید که برای امیرالمؤمنین علیه السلام، حرمی است و آن حرم، کوفه است. آگاه باشید که قم ، کوفه کوچک است. آگاه باشید که از هشت در بهشت، سه در آن به قم باز میشود. بانویی از فرزندان من در قم از دنیا میرود که اسمش فاطمه بنت موسى علیهماالسلام است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت میشوند.
مجالس المومنین: ج ۱، ص ۸۳
بحار الانوار: ج۶۰ ، ص۲۲۸
«یَا فَاطِمَةُ اشفَعِی لَنَا فِی الجَنَّة.»
«اَللّٰهُـمَّ عَـجِّـل لِـوَلـیِّـکَ الفَــرَج»
نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ حَتَّی لا یَبْقَی مِنْ صَلَوَاتِکَ شَیْءٌ،
پروردگارا درود فرست بر محمد و آل محمد / تا اینکه از صلوات تو چیزی نماند
وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ حَتَّی لا یَبْقَی مِنْ رَحْمَتِکَ شَیْءٌ،
پروردگارا رحمت فرست بر محمد و آل محمد / تا اینکه از رحمت تو چیزی نماند
وَ بَارِکْ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ حَتَّی لا یَبْقَی مِنْ بَرَکَاتِکَ شَیْءٌ،
پروردگارا برکت فرست بر محمد و آل محمد / تا اینکه از برکات تو چیزی نماند
وَ سَلِّمْ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ حَتَّی لا یَبْقَی مِنْ سَلامِکَ شَیْء
پروردگارا سلام فرست بر محمد و آل محمد / تا اینکه از سلام تو چیزی نماند
72 نشانه ظهور از زبان پیامبر (صلی الله علیه وآله)
1- نماز ضایع شود
2- مردم از شهوت پیروی کنند
3- خیانت زیاد شود
4- امانت و امانتداری کم شود
5- مشروبات الکلی بنوشند
6- فضا تاریک شود
7- آب قناتها و چاهها خشک شود
8- آسمان غبارآلود شود
9- امنیت راه ها از بین برود
10- مردم همدیگر را لعن کنند
11- خانواده ها در دامن فساد فرو روند
12- مردم گرفتار تجملات و مدپرستی شوند و قناعت متروک شود
13- سالهای دنیا پست و خوار شود
14- درختکاری زیاد و محصول کم شود
15- قیمت ها بالا رود
16- بادها زیاد شود
17- پرده از روی باطن مردم برداشته شود
18- لواط علنی شود
19- کار خلاف، پسندیده شود
20- کسب و کار راکد شود
21- کارها بر مبنای هوای نفس باشد
22- فحاشی به پدر و مادر وسیله سرگرمی شود
23- رباخواری علنی شود
24- زنا رواج پیدا کند
25- رضایت از زندگی بسیار کم شود
26- افراد نادان زمام امور را به دست بگیرند
27- خیانت زیاد شود
28- امانت بی اهمیت شود و افراد امین کم شوند
29- افراد از اخلاق و کار خود تعریف کنند
30- نادان ها به دلیل نادانی شان مشهور شوند
31- مردم دیوار خانه هایشان را تزئین کنند
32- قصرها و ساختمانهای بلند ساخته شود
33- باطل در لباس حق جلوه کند
34- زشتیِ دروغ از بین برود
35- کسی که کارش را درست انجام داد تضعیف شود
36- سرزنش یکدیگر را به حساب عقل بگذارند
37- گمراهی را هدایت بدانند
38- بیان را کوری بدانند
39- خاموشی را بی خردی بدانند
40- دانشمند عامل را جاهل بدانند
41- تحقیق نکرده سخنان دور از حقیقت بگویند
42- آسیاب مرگ بر سر جامعه بچرخد
43- بینش قلبی از بین برود و حقایق دیده نشود
44- اعمال بد بر اعمال خوب غلبه کند
45- صله رحم از بین برود
46- مردم کارهای باطل را عزیز بدانند
47- جان خود را در راه شهوت ببخشند
48- کارهای بزرگ را آسان بشمارند
49- پوست حیوانهای حرام گوشت را بپوشند
50- لباسهای نرم و زیبا و نازک بپوشند
51- دنیا طلب بشوند
52- رحم و مروت از بین برود
53- فساد، عمومی بشود
54- قرآن را به بازی بگیرند
55- بیت المال را مال خود بدانند
56- مسکرات را با تغییر نام حلال بدانند
57- مردم زکات ندهند
58- ربا را با تغییر نام ترویج بدهند
59- در فسق و فجور با هم برابری کنند
60- به نافرمانی از خدا افتخار کنند
61- تکبر و نخوت زیاد شود
62- افراد دیندار باید دین خود را بردارند و برای سلامت دین شان آواره شوند
63- از اسلام فقط اسم آن باقی بماند
64- قرآن بخوانند اما به آن عمل نکنند
65- مساجد را آباد کنند اما دلهایشان از ایمان خالی باشد
66- علما از بدترین مردم روی زمین باشند
67- مراکز خیریه از بین برود
68- مردم نسبت به خداوند بی اعتنا باشند
69- ثروت، تنها محبوب مردم باشد
70- مردم نسبت به هم بدبین شوند
71- هر قدر هم پول داشته باشند باز هم خود را فقیر بدانند
72- نشانه ها زیاد شود و یکی پس از دیگری ظاهر شود
منبع: نوائب الدهور؛ صفحه 291
وظیفه ما اینه اجازه ندهیم این ظلم ها و بی بند و باری ها دامن شیعیان را بگیرد... ما باید جامعه اسلامی را تشکیل دهیم الگویی باشد برای سایر بلاد گرفتار در معصیت..
نقل شده از کانال تلگرامی ارتبط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم
ماجرای عجیب امام کاظم علیه السلام و شطیطۀ نیشابوری
شطیطه یک خانم نیشابوری است. اهالی نیشابور برای موسی بن جعفر علیه السلام وجوهاتشان که شامل سکههای طلا میشد را فرستادند. شطیطه چهار سکه درهم سیاه فرستاد با یک کلاف نخ.
فردی که به نمایندگی از اهل نیشابور به مدینه رفته بود، وجوهات را تحویل امام داد.
حضرت نگاه به سکهها کرد، کیسه، کیسه، کیسه طلا.
حضرت فرمود: من قبول نمیکنم، ما نیازی نداریم، اینها را به صاحبشان برگردانید. حضرت فرمود: دیگر چیزی نیست؟
مرد نیشابوری گفت نه.
بار دیگر امام فرمود: خوب فکر کن.
مرد نیشابوری گفت بله، یک زنی وقتی من میخواستم بیایم یک کلافی داد و چند تا درهم سیاه، چون قابل شما را نداشت؛ من رویم نشد بیاورم.
امام فرمود: همان را بیاور. حضرت سکه سیاه و کلاف را برداشت. بعد به او فرمود: بلند شو؛ رفتند یک مقداری پارچه آوردند، یک مقدار پول، گفت این را بده به آن خانم؛ بگو این پارچه از پنبهای بود که ملک اجدادی ماست و خواهرم حکیمه به دست خودش این پنبه را رشته و این پارچه را بافته. این را دادم برای کفنت. از وقتی که این پارچه به تو میرسد تا وقتی این پول را مصرف کنی در حیات هستی.
مقداری میماند برای خرج بقیه مقدمات کفن و دفن. به او سلام برسان و بگو روز رفتن تو ما میآییم، و من بر تو نماز میخوانم.
این فرد میگوید من برگشتم نیشابور. وقتی برگشتم همینهایی که پول طلا داده بودند، از امام موسی بن جعفر علیه السلام برگشته بودند و به عبدالله افطح رجوع کرده بودند. طبیعی بود که احساس میکردند پول شان هدر رفته اگر حضرت قبول کرده باشد.
وقتی پول را به ایشان دادم خوشحال شدند که پول شان به ایشان برگشته. رفتم سراغ شطیطه، پارچه و سکهها را به او دادم، سلام آقا را رساندم. [گفتم] درهمها را تحویل گرفتند و آقا دعا کرد.
من روزشماری میکردم ببینم این زن کی فوت میکند. روز نوزدهم شطیطه فوت کرد و من به علما گفتم حضرت مال هیچکس را قبول نکرد الا این زن. تجلیل عجیب و تشییع پرشکوهی از او شد و من میخواستم بدانم چه کسی بر او نماز میخواند.
علما به صف ایستاده بودند، همه به صف ایستاده بودند،
یک دفعه دیدم موسی بن جعفر علیه السلام آنجا حاضر شد؛ تکبیر را گفت و نماز را خواند و اینها هم گفتند شاید یکی از علما برای یک شهر دیگر بوده، آمدند جلو به احترام او. هیچکس نفهمید کی بود. حضرت نماز را بر او خواند. وقتی نمازش تمام شد، به من یک نگاهی کرد یعنی یادت آمد من وعده دادم؟ عملی کردم. زبانم بند آمده بود که حرفی بزنم.
این دستگاه امام زمان است. سکۀ طلای آنها را نمیپذیرد اما کلاف آن زن را میپذیرد و شما میخواهید پذیرفته شوید. دستگاه پذیرش او دستگاه دقیقی است. ممکن است یک سرباز صفر شما را قبول کند، اما یک فرماندۀ بزرگتان را قبول نکند. ممکن است یک بیاسم و بیشهرت و بیعنوان و کفش بردار و آب بده و جاروکش و فرد بیقابلیتی را بپذیرد و خدمات او را قبول کند، اما یک معروفِ مشهورِ پر سابقۀ همه چیز تمام را قبول نکند.
آیت الله حائری شیرازی رحمت اللهعلیه
نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلی جَمیعِ الاَنْبیاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ عَجِّل فَرَجَهُم
فرامین حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در روز اول محرم
عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ شَبِیبٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا علیه السلام فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ فَقَالَ لِی:
1) یَا ابْنَ شَبِیبٍ! إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ رَجُلاً مَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ شَبِیهُونَ. یَا ابْنَ شَبِیبٍ! إِنْ بَکَیْتَ عَلَى الْحُسَیْنِ علیه السلام حَتَّى تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَى خَدَّیْکَ، غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ، صَغِیراً کَانَ أَوْ کَبِیراً، قَلِیلاً کَانَ أَوْ کَثِیراً.
2) یَا ابْنَ شَبِیبٍ! إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَیْکَ فَزُرِ الْحُسَیْنَ علیه السلام.
3) یَا ابْنَ شَبِیبٍ! إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَسْکُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِیَّةَ فِی الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِیِّ وَ آلِهِ صلّی الله علیه و آله فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ.
4) یَا ابْنَ شَبِیبٍ! إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَیْنِ علیه السلام فَقُلْ مَتَى مَا ذَکَرْتَهُ: «یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً».
5) یَا ابْنَ شَبِیبٍ! إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ مَعَنَا فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَیْکَ بِوِلَایَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا تَوَلَّى حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَة.
(امالی صدوق، ص129-130)
نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@
به تو از دور سلام
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً؛ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
سلام بر تو اى اباعبداللّه و بر جان هایى که به درگاهت فرود آمدند، از جانب من سلام خدا بر تو باد همیشه تا هستم و تا شب و روز باقى است و خدا زیارت شما را آخرین زیارت از سوى من قرار ندهد
السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْن
سلام بر حسین
و عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن
و بر على بن الحسین
و عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْن
و بر فرزندان حسین
و عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن
و بر یاران حسین