ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)
ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و...  اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ورلد بوک،وبلاگ تفریحی سرگرمی علمی پزشکی مذهبی و... اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تُهلِکنی (یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان مرا دریاب و به هلاکتم مرسان)

قبل از مرگ، میتوانی ولی نمیدانی ؛ بعد از مرگ...

قبل از مرگ، میتوانی ولی نمیدانی / بعد از مرگ میدانی ولی نمیتوانی


امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند:

النّاسُ فِی دارِ سَهْوٍ وَ غَفْلَةٍ یَعْمَلُونَ وَلا یَعْلَمُونَ فَاِذا صارُوا إلی الآخِرَةِ صارُوا اِلی دارِ یَقینٍ یَعْلَمُونَ وَ لا یَعْمَلُونَ.

مردم در این دنیا در خانه غفلت بسر می برند،
پس هر کاری را انجام می دهند، نتیجه‌اش را نمیدانند،
و چون به خانه آخرت روند، به وادی یقین وارد می‌شوند و همه چیز را خواهند دانست و لکن نمی‌توانند عملی برای خویش انجام دهند.


مصابیح الانوار، ج 2، ص 271


تا میتوانیم کاری کنیم،‌ نمیدانیم که چه باید بکنیم!

وقتی میدانیم که باید چه بکنیم، کاری نمیتوانیم بکنیم!
خوشا به حال کسی که وقتی میتواند کاری بکند، بداند که باید چه کار کند!


نقل شده از کانال تلگرامی عالم پس از مرگ به نشانی Pas_As_Marg@


اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین

مشاهدات انسان در حال مرگ

مشاهدات انسان در حال مرگ 


پنج چیز را به عنوان مشاهدات محتضر از روایات پراکنده می توان استخراج کرد. 

1- یکی از چیزهایی که می بیند 《جایگاه خود در بهشت و یا جهنم برزخ》 است. 
ما در چندین روایت داریم که اجمالاً در آن موقع می فهمد که جای او کجا است.

قرآن کریم در این زمینه می فرماید: 
لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هَذا فَکَشَفنا عَنْکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ.(ق: 22) 

تو از این حالت غافل بودی و ما پرده را از چشمان تو کنار زدیم و امروز چشم تو کاملاً تیزبین است. 

در آن لحظه مشاهدات چنان دقیق است که در روایات، از وقت جان دادن به «عند المعاینه» ـ هنگام دیدارها ـ یاد شده است؛ زیرا در آن لحظه باطن و حقیقت اعمال خود را به چشم ملکوتی می بیند. 
 (چهل حدیث، ص453.)

امام صادق (علیه السلام) در این زمینه به ابوبصیر فرمود: 
وقتی جان مؤمن به گلوگاه رسد و هنوز فروغ حیاتش پایان نیافته و چراغ زندگی اش به کلی خاموش نشده است، منزلی را که در بهشت دارد به او نشان می دهند. از دیدن آن به هیجان می آید و می گوید: مرا به دنیا بازگردانید تا خانواده ام را از آنچه مشاهده می کنم، آگاه سازم. 
در پاسخش می گویند: این کار ناشدنی است و راه بازگشت وجود ندارد.

(کافی، ج3، ص135.)


بر این اساس، هنگام مرگ، هم مؤمنان و هم بدکاران، مشاهدات و دیدنی هایی از گذشته و آینده خود دارند. این دیدنی ها برای انسان به صورت تجسم مال و فرزندان و عمل اوست که با چشم برزخی می بیند.( معاد، ص48.)


 دیدنی ها و شنیدنی های هنگام مرگ، برای انسان مؤمن حال خوشی می آورد و با رضایت، جان را تسلیم فرشتگان می کند؛ زیرا او به مقام قرب الهی می رسد و در انتظار چنین روزی بوده است. از این رو، لحظه جان سپردن برای او بسیار شیرین و فرح بخش است.( تسنیم، ج5، ص571.)


نقل شده از کانال تلگرامی عالم پس از مرگ به نشانی Pas_As_Marg@


اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

ملاقات یکی از پیامبران با دو مُرده مختلف

ملاقات یکی از پیامبران با دو مُرده مختلف  


امام باقر (علیه السلام) فرمود: یکی از پیامبران بنی اسرائیل عبور می کرد، دید مرد مؤمنی در حال جان دادن است، ولی نصف بدنش در زیر دیواری قرار گرفته، و نیمی در بیرون دیوار است، و پرندگان و سگها بدن او را متلاشی کرده اند و می درند، از آنجا گذشت، در مسیر راه خود دید یکی از امیران ستمکار آن شهر مُرده است، جنازه او را بر روی تخت نهاده اند و با پارچه ابریشم کفن نموده اند، و در اطراف تخت، منقل هایی نهاده اند که بوی خوش عودهای خوشبو از آنها برخاسته است.

آن پیامبر به خدا متوجه شد و عرض کرد: خدایا من گواهی می دهم که تو حاکم و عادل هستی و به کسی ظلم نمی کنی، این مرد (مرد اولی) بنده تو است و به اندازه یک چشم به هم زدن، برای تو شریک نگرفته، مرگ او را آن گونه (با آن وضع رقبت بار) قرار دادی و این (امیر) نیز یکی از بنده های تو است که به اندازه یک چشم به هم زدن به تو ایمان نیاورده است؟ (آن چیست و این چیست؟)

خداوند به او وحی کرد: ای بنده من! همان گونه که گفتی حاکم و عادل هستم و به کسی ظلم نمی کنم. آن (مرد اولی) بنده من، نزد من گناهی داشت، مرگ او را با آن موضوع قرار دادم تا مجازات گناه او این گونه انجام گیرد، و وقتی که مُرد، هیچ گونه گناهی در او بجای نماند، ولی این بنده من (امیر) که کار نیکی در نزد من داشت، مرگ او را با چنین وضعی قرار دارم، تا پاداش کار نیک او را داده باشم و هنگام مرگ نزد من هیچگونه نیکی (و طلب) نداشته باشد.


منابع:

اصول کافی، ج 2، ص 446، 

باب عقوبه الذنب، حدیث 11


نقل شده از کانال تلگرامی عالم پس از مرگ به نشانی Pas_As_Marg@


اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


اَللهُمَّ بَارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.


خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.
خداوندا بر محمد و آل محمد برکت نازل فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل فرمودی، به راستی که تو ستوده شده و بزرگواری.

قبض روح چیست؟!

قبض روح چیست؟!


قبض روح همان چیزی است که ما از آن تعبیر به مرگ و جان دادن می کنیم و در قرآن با این لفظ نیامده و ما در قرآن اصلاً تعبیر قبض روح نداریم. البته در روایات داریم. در قرآن یک تعبیر دقیق تری داریم به نام توفی که کلمه ی وفات نیز از همین گرفته شده است. توفی یا وفات یعنی تحویل گرفتن. اینکه ما به قبض روح می گوییم توفی و در قرآن نیز آمده است یعنی فرشته ی مرگ روح را تحویل گرفته و تعلق آن را از بدن قطع می کند.

روح موجود مجرد است و بدن مادی است. مانند آبی نیست که از کوزه بیرون بیاید بلکه تعلق و رابطه ی آن قطع می شود. گاهی اوقات ما به غلط به مرگ فوت می گوییم. فوت به معنای تمام شدن و از بین رفتن است. در واقع از بین نمی رود بلکه وفات می کند. وفات یعنی تحویل گرفته شد و از این عالم به یک عالم دیگری رفت.


حضرت عزراییل تنها نیست

در رابطه با قبض روح گفتنی است که مرگ یعنى انتقال از جهان جسمانى و عالم مادى به عالم برزخ (معاد استاد مطهرى ـ انتشارات صدار، ص 53 ـ 35).

اما اینکه در لحظه مرگ حضرت عزرائیل براى قبض روح حاضر میشود، امر مسلمى نیست. بلکه ظاهر قرآنى خلاف آن است. زیرا در قرآن چند دسته آیات به مرگ اشاره دارد:


1 - مسئولیت آن با خداست. او جان مخلوقات را مى گیرد. قرآن در این باره مى فرماید:

الله یتوفى الانفس حین موتها (سوره زمر، آیه 42.) خداوند جان (مخلوقات را) به هنگام مرگ مى گیرد.

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: خداوند براى ملک الموت دستیاران و کمک کارانى از فرشتگان را قرار داده است که آنها جانها را از طرف ملک الموت مى گیرند، ملک الموت هم علاوه بر جان هایى که خود گرفته است جانهاى دیگرى که ملائکه گرفته اند را نیز مى گیرد و همه آنها را خداوند متعال از ملک الموت مى گیرد و به سوى خود مى برد.


2 - نسبت مرگ با ملک الموت است. قرآن در این باره مى فرماید:

قل یتوفاکم ملک الموت الذى و کل بکم (سوره سجده، آیه 10.)

(اى پیامبر به مردم) بگو: ملک الموت ماءمور (گرفتن جان شماست) و روح شما را مى گیرد، سپس به سوى پروردگارتان باز مى گردید.


3 - نسبت آن را به ملائکه داده است. در یک جا مى فرماید:

الذین تتوفاهم الملائکة طیبین (سوره نحل، آیه 32.)

(پرهیزکاران) کسانى هستند که فرشتگان جانشان را مى ستانند در حالى که طیب و پاکیزه اند از همه بدى ها و زشتى ها.

در جاى دیگر مى فرماید:

الذین تتو فاهم الملائکة ظالمى انفسهم (سوره نحل، آیه 28.)

(کافران) کسانى هستند که فرشتگان جانشان را مى گیرند در حالى که بر خویشتن ستم کرده اند.


چگونه مى شود که مرگ را گاهى به خدا و گاهى به ملک الموت و گاهى به ملائکه نسبت مى دهند؟


آیا همه آنها با کمک همدیگر جان مخلوقات را مى گیرند؟ یا هر کدام جان افراد مخصوصى را مى گیرند. در این باره نظریاتى وجود دارد از جمله:


1 - قبض روح افراد به حسب رتبه و مقام آنان است. جان افراد کافر و مشرک، جنایت کار و خیانت کاران، بى دین، و بدکاران را ملائکه مى گیرند و روح مومنان و زاهدان، علما و صالحان را ملک الموت و روح دوستان و مقربان الهى را خدا مى گیرد.


2 - از امام صادق علیه السلام درباره گرفتن جان افراد سئوال شد: با توجه به این که در یک زمان، بسیارى از مردم در اطراف جهان از دنیا مى روند که شمارش آنها را جز خدا نداند، اگر تنها ملک الموت قبض روح مى کند با آیات یاد شده چگونه ممکن است؟

فرمود: خداوند براى ملک الموت دستیاران و کمک کارانى از فرشتگان را قرار داده است که آنها جانها را از طرف ملک الموت مى گیرند، ملک الموت هم علاوه بر جان هایى که خود گرفته است جانهاى دیگرى که ملائکه گرفته اند را نیز مى گیرد و همه آنها را خداوند متعال از ملک الموت مى گیرد و به سوى خود مى برد. (من لایحضره الفقیه، شش جلدها، جلد 1، ص 190.)


آیات ذکر شده منافات با هم ندارند؛ زیرا ملک الموت و ملائکه همه فرمان برداران حق و مجریان دستورات او هستند.

این قضیه درست مانند وزیر کشور و استاندار و فرمانداران اوست. وزیر کشور استاندارى را به نمایندگى از جانب خود انتخاب مى کند و استاندار هم فرماندارانى را براى اجراى دستورات و انجام کارها و نیازها ماءموریت مى دهد و آنان را به نقاط مختلف مى فرستد.


3 - در اخبار آمده است: ملک الموت ما بین زمین و آسمان قرار دارد، اعوان و انصارش روح انسان ها را از جاى خودشان مى گیرند تا وقتى به گلوى آنان رسید. در این هنگام ملک الموت روح ها را مى گیرد و از بدن ها خارج مى کند و به سوى خدا مى برد. (کشف الاسرار، ج 7، ص 521.)


نقل شده از کانال تلگرامی عالم پس از مرگ به نشانی Pas_As_Marg@


اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم

آیا ما آفریده شدیم که وقتمون رو پای سریال و فیلم و فوتبال صرف کنیم؟

ترس از مرگ و یاد مرگ 

سوال :
مدتی هست که از فکر آخرت و مردن میترسم ، حدیث داریم که یاد مرگ خوب هست ولی من استرس دارم .... 
چه کار کنم آروم بشم ؟


جواب :  

ترس از مرگ، مثل ترس بچه برای خارج شدن از رحم مادر هست.

مرگ یکی از مراحل زندگی برای انتقال از این عالم به عالم برزخ هست.

در واقع ترس از خود مرگ معنا نداره، چون یه جابجایی از یه عالم به یه عالم تقریبا ناشناخته هست،
و ترس حقیقی باید از اعمال خود انسان باشه،

مثل اینکه یه سری رو تو یک شهر به مدت یکسال نگهداری میکنن و بعد از یکسال بعضی ها رو میفرستن به بیابانهای خشک و بی آب و علف و بعضی ها رو میفرستن به سرزمینهای خوش آب و هوا،
و این تقسیم بندی به رفتار این یکسالشون بستگی داره.

حالا شما این یکسال رو تمام عمر زندگیتون در نظر بگیرید، ببینید اگه اونطور که خدا میخواسته رفتار کردید که باید از رسیدن مرگ خوشحال باشید چون به یه سرزمین ابدی خوش آب و هوا منتقل میشید.

اما اگر اعمالتون درست نیست، خب طبیعیه که نگران باشید و این نگرانی باید باعث بشه که خودتون رو آماده کنید نه اینکه همش تو نگرانی باشد.

این ترس از مرگ باید به صورتی باشه که سازنده باشه نه تخریب کننده،
تلاش رو در شما تقویت کنه نه بی خیالی و بی حالی رو، 
باید به شما امید بده نه اینکه امید رو از شما بگیره
امید به زندگی ابدی بهتر

دقیقا مثل اون جوانی که میره اروپا کار میکنه و پولهاشو رو میفرسته ایران که وقتی برگشت تا آخر عمرش رو خوش باشه
همین قاعده دقیقا برای مرگ جاری هست، 
یعنی زمانی که جوان برمیگرده که از پولهاش استفاده کنه، همون زمانی هست که مرگ به سراغ شما میاد تا برید و از نعمتهای اون دنیا استفاده کنید.

البته شرطش اینه که مثل اون جوان که برای جمع کردن پول زحمت کشیده،
شما هم برای به دست آوردن ثواب و رضایت خدا تلاش کنید.

مطمئنا با راحت بودن و بیخیال بودن نسبت به واجبات و محرمات، قیامت آباد نمیشه،
و این حرفها که شما دل رو نشکن و به دیگران کمک کن، نیاز نیست نماز بخونید و روزه بگیرید، برای همین دنیا خوبه و به درد آخرت نمیخوره.


از اموات عبرت بگیریم و با خدا دوست بشیم:

اونهایی که از دنیا رفتن آرزو دارن خداوند به قدر گفتن یک لا اله الا الله زندشون کنه و دوباره بمیرن!!!

آرزو دارن برای یه لحظه هم شده به این دنیا بیان و یه کار خیر و صالحی انجام بدن و دوباره بمیرن!!!

تا فرصت هست و خداوند بهمون مهلت داده باید دست به کار بشیم و اعمال صالح انجام بدیم و خودمون رو به یاد خدا عادت بدیم و در یک کلام با خدا دوست بشیم

و از اوناییکه مُردن عبرت بگیریم و خیال نکنیم قراره تا ابد تو این دنیا بمونیم!

هرکی در این دنیا حقیقتا و خالصانه با خدا دوست بود یقین بدونه که بعد مرگ هیچ حزن و ترسی نداره، چون خود خدا گفته دوستان من هیچ خوف و حزن و ناراحتی و اندوهی ای نخواهند داشت.

https://s6.uupload.ir/files/hadith825_6az2.jpg


گفتگوی فرشتگان با انسان در هنگام مرگ 

وقتی که‌ انسان‌ میخواهد رحلت‌ کند، ملائکه‌ به او‌ میگویند:

و لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَ'دَی' کَمَا خَلَقْنَـٰکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ.
پیش ما تنها آمدید، همچنانکه به دنیا آوردیمتان تنها بودید، چیزی نداشتید و نه‌ پدر میشناختید نه‌ مادر نه‌ برادر

و تَرَکْتُم‌ مَّا خَوَّلْنَـٰکُمْ وَرَآءَ ظُهُورِکُمْ.
با آمدن مرگ هر چه‌ مال‌ به‌ شما دادیم‌ را از دست داده اید.

اما اطرافیان‌ و آشنایانی که‌ به انها اعتماد داشتید با شما نیامده‌اند؛ ما آنها را با شما نمیبینیم‌.

و مَا نَرَی' مَعَکُمْ شُفَعَآءَکُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَـٰؤُا.
چرا آنها نیامدند؟ چرا پدر، مادر، زن‌، فرزند را با خود نیاوردید؟ چرا شریک‌ شما با شما نیامد؟
اینجا عالمی است‌ که‌ شما را تنها میبینیم‌;

میدانید چرا تنها شدید؟
چون: لَقَد تَّقَطَّعَ بَیْنَکُمْ.

بین‌ شما و آنها جدایی افتاد. چون‌ شما از این‌ دیار به‌ دیار دیگر میروید.

و ضَلَّ عَنکُم‌ مَّا کُنتُمْ تَزْعُمُونَ.
آنچه‌ در دنیا میپنداشتید در اینجا هم‌ بدرد شما بخورد و دستی از شما بگیرد، گم‌ شد و اثری از آن‌ نماند.


سوره انعام آیه 94

در این عمری که میدانی 
فقط چندی تو مهمانی!

به جان و دل، تو عاشق باش
رفیقان را مراقب باش

دل موری نرنجانی 
که آخر تو میمانی

و مشتی خاک که از آنی.


نقل شده از کانال تلگرامی عالم پس از مرگ به نشانیPas_As_Marg@