امانتی از اهل بیت (علیهم السلام) که در شام به جا ماند
پس از واقعه کربلا و در زمانی که کاروان اسرای کربلا در شام بودند، حضرت رقیه (سلام الله علیها) به خاطر سختیهایی که در این جریان دید و غم فراق پدربزرگوارشان رحلت فرمودند. یزید دستور داد چراغ و تخته غسل را ببرند، و او را با همان پیراهن کهنه اش کفن کردند.
زنان شام ازدحام کردند و در حالی که سیاه پوش شده بودند، برای بدرقه اهل بیت (علیهم السلام) از خانهها بیرون آمدند. صدای ناله و گریه آن ها از هر سو شنیده میشد و با کمال شرمندگی با اهل بیت (علیهم السلام) وداع نمودند، و تا کاروان اهل بیت (علیهم السلام) پیدا بود، مردم شام گریه میکردند.
حضرت زینب (سلام الله علیها) هنگام وداع، ناگاه سر از هودج بیرون آورد و خطاب به مردم شام فرمود:
«ای اهل شام، از ما در این خرابه امانتی مانده است؛ جان شما و جان این امانت. هر گاه کنار قبرش بروید (او در این دیار غریب است) آبی بر سر مزارش بپاشید و چراغی در کنار قبرش روشن کنید».
وقتی حضرت زینب (سلام الله علیها) با همراهان به مدینه بازگشتند زن های مدینه برای عرض تسلیت، به حضور زینب (سلام الله علیها) آمدند آن حضرت حوادث جانسوز کربلا و کوفه و شام را برای آنها بیان می کرد و آن ها گریه می کردند، تا اینکه به یاد حضرت رقیه (سلام الله علیها) افتاد و فرمود:
«اما مصیبت وفات رقیه در خرابه شام، کمرم را خم کرد و مویم را سفید نمود.»
زن ها وقتی این سخن را شنیدند، صدایشان با شور و ناله به گریه بلند شد و آن روز به یاد رنجهای جانگداز رقیه (سلام الله علیها) بسیار گریستند.
در کتاب «وقایع الشهور و الأیام» مرحوم آیت الله بیرجندی آمده است که دختر کوچک امام حسین (علیه السلام) روز پنجم ماه صفر سال ۶۱ وفات کرد.
چنانکه همین مطلب در کتاب «ریاض القدس» نیز نقل شده است.
در صفحه ۲۴۴ «مهیج الاحزان» از حمید بن مسلم نقل شده که چون حضرت علیاصغر شهید شد... دخترانی از خیمه بیرون دویدند، و خود را بر روی نعش آن طفل شهید انداختند... و آن دختران فاطمه و سکینه و رقیه بودند.
https://s6.uupload.ir/files/hazrat_roghayeh_u5th.jpg
من دختری یتیمم، اگر میشود نزن
گر میزنی بزن، ولی حرف بد نزن
نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@
https://s6.uupload.ir/files/hazratzeynab_ghsj.jpg
السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ
السَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ--------------------------------------------------------------------
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین
اعمال شب و روز اول ماه صفر
ماه صفر دومین ماه قمری است که برای نامگذاری آن دو دلیل ذکر می شود:
نخست این که از صُفْرَة به معنای زردی گرفته شده، زیرا زمان انتخاب نام با فصل پاییز و زرد شدن برگ درختان مقارن بوده است.
دلیل دوم این که از صِفْر به معنای خالی گرفته شده است، چرا که با پایان یافتن ماه های حرام(رجب، ذی القعده، ذی الحجه و محرم) قبایل بار دیگر وارد جنگ می شدند و شهرها خالی می شد.
معروف است که صفر ماهی منحوس است. در چرایی منحوس بودن ماه صفر دلایلی از جمله رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، شهادت امام حسن (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام) در این ماه را ذکر می کنند. همچنین ابتدای ماه صفر با ورود کاروان اسرا به شهر شام مصادف است، و نیز آغاز جنگ صفین در نخستین روز صفر بوده است.
در برخی از روایات اسلامی آمده است که مسلمانان از انجام کارهای مهم در ماه صفر، پرهیز و برای دفع آفات و بلایای این ماه بسیار صدقه دهند. به همین دلیل مسلمانان از این ماه به عنوان ماهی نحس و بد یمن یاد می کنند، چرا که در این ماه وحی قطع می شود. حضرت علی (علیه السلام) در این مورد فرموده است: با رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) چیزی قطع شد که با فوت هیچ احدی قطع نشد.
اول ماه صفر
اعمال مشترک اول هر ماه در ابتدای ماه صفر نیز قابل توجه است از جمله:
دعا
در زمان دیدن هلال خواندن دعای هلال وارد شده است. حداقل آن است که سه مرتبه بگوید: اللّهُ اَکْبَر و سه مرتبه لا إلهَ الَّا الْلّه و سپس بگوید: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی أذْهَبَ شَهْرَ کَذا وَ جاءَ بِشَهْرِ کَذا.
بهترین دعای زمان رؤیت هلال، دعای چهل و سوم صحیفه سجادیه است.
قرآن
خواندن هفت مرتبه سوره «حمد».
روزه
از اموری که بر آن تأکید شده، سه روز روزه گرفتن در هر ماه است. مرحوم علامه مجلسی در زادالمعاد می گوید: مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اول ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اول از دهه وسط ماه است.
نماز
شب اول ماه: دو رکعت نماز بجا آورد، به این نحو که: در هر رکعت پس از سوره حمد سوره انعام را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر ترسی و هر دردی ایمن گرداند.
روز اول ماه: خواندن نماز اول ماه که آن دو رکعت است، در رکعت اول بعد از حمد سی مرتبه سوره توحید و در رکعت دوم بعد از حمد سی مرتبه سوره قدر بخواند و بعد از نماز صدقه ای در راه خدا بدهد،هر کس چنین کند، سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است.
اعمال مستحبی ماه صفر
درباره اعمال مستحبی که در ماه صفر ذکر شده، اهم آن ها خواندن دعا، تلاوت قرآن، اقامه نماز و روزه داری است.
- دعای ویژه ماه صفر نیز از محدث بزرگ مرحوم «فیض کاشانی» نقل شده که مستحب است هر روز 10 مرتبه قرائت شود:
یا شَدیدَ الْقُوی وَیا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ.
منبع: مفاتیح الجنان
نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@
https://s6.uupload.ir/files/safar1_bu0x.jpg
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.
پرسش 1:
سندیت دعای عکاشه، حزب البحر، چهل کلید، هفت هیکل، شش قفل و نظایر آن چگونه است؟ اثرات و خواص آن معتبر است؟ خواصی که برای آیات و سوره های قرآن بیان می شود معتبر است؟ کتابها و منابعی که در این خصوص نگاشته شده اند قابل اعتماد و معتبر هستند؟
شرح : سندیت دعای عکاشه، حزب البحر، چهل کلید، هفت هیکل ، شش قفل و نظایر آن چگونه است؟ اثرات و خواص آن معتبر است؟
پاسخ:
پرسشگر گرامی با سلام و تشکر از ارتباطتان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی.
1- عکاشه : دعایی به این نام در منابع روایی و کتاب های ادعیه از معصومین روایت نشده و در هیچ کتابی دعایی بدین نام نیافتیم تا در مورد صحت و قوت و ضعف و آثار و فواید آن سخن بگوییم.
2- حزب البحر : در روایات اسلامی ما، راجع به این دعا اشاره ای نشده است؛ بلکه طرفداران سحر و جادو بر اساس بیان یک عارف نمای عارف مسلک، به نام شاذلی، آن را ساخته و در اینترنت پخش نموده اند و این، مورد تأیید ما نیست. بهتر است حضرت عالی برای رفع مشکلات و بر آورده شدن حاجات و...، به دعاهای معروف موجود در مفاتیح الجنان حاج شیخ عباس قمی مراجعه نمایید و از دعاهای ساختگی و سفارشی چنین افرادی، به طور جدی پرهیز نمایید.
3- چهل کلید: این دعا هم سند ندارد و در منابع روایی معتبر چنین دعایی نیست. خواص عجیب و غریبی که به آن نسبت داده اند، هیچ مبنا و اساسی ندارد.
این دعا در اینترنت به وفور یافت می شود، ولی در هیچ سایت و وبلاگی برای آن سند ذکر نشده و ظاهرا از ساخته های خناسان است تا بدین وسیله کم کم دین و اعتقاد مردم را سست جلوه دهند.4- شش قفل: چنین دعایی در منابع معتبر نیامده است و صرفا در برخی از منابع دسته چندم بیان شده که قابل استناد و اعتبار نیستند. و خواصی هم که برایش می آورند کاملا ساختگی است.
5- هفت هیکل: این دعا هم در منابع معتبر نیامده است و صرفا در اینترنت آمده است که قابل استناد و اعتبار نیستند و خواصی هم که برایش آوردند کاملا ساختگی است. متاسفانه جهت استفاده فرقه های انحرافی ساخته شده است و چیزهای عجیب و غریبی برایش نوشته اند.
در کل تمام دعاهایی که شما به آن اشاره کردید هیچ سند و اعتباری ندارند و بیشتر جهت منافع شخصی و سرگرم کردن کردن مردم و دور شدن از دعاهای اصیل نگاشته اند. لذا سعی کنید به دعاهای اصیل و معتبر مراجعه کنید.پرسش 2:
خواصی که برای آیات و سوره های قرآن بیان می شود معتبر است؟ کتابها و منابعی که در این خصوص نگاشته شده اند قابل اعتماد و معتبر هستند؟در کتب تفسیری شیعه، روایات زیادی در مورد فضیلت سوره های قرآن، خصوصاً قبل از بیان تفسیر هر سوره، بیان شده است.
نظر مشهور دانشمندان علوم قرآنی در مورد اعتبار این گونه روایات این است که برخی (نه همه) سند صحیحی ندارند؛ ولی اگر کسی برای رجا، یعنی قصد ثواب به روایات عمل کند، به او ثواب می رسد. گفته اند که اسناد همه روایات، روی هم رفته، چندان قابل اعتماد نیست. (1)
همچنین ثواب زیادی که برای اعمال در روایات آمده، از باب تفضل الهی است. چنین نیست که هر کس سوره ای را خواند، حتماً به خواص و آثار آن برسد.
اما ثوابها و فضایلی که برای برخی عبادات، اذکار و ادعیه و خاصه قرائت سوره های قرآن در مفاتیح الجنان یا تفاسیر و یا سایر کتب و روایات ذکر شده، ناظر به عباداتی است که به شکل اکمل و اتم انجام گیرد و آداب و شرایط آن محقق گردد.
بنابراین، مقصود از روایاتی که آثار خاصی را برای برخی از اعمال از جمله قرائت بعضی از سوره ها ذکر کرده اند، این نیست که فلان عمل «علت تامه» آن اثر است؛ بلکه مقصود، اقتضای اثر است. ولی اگر مانعی بر سر راه آن قرار گیرد، توان تأثیر را نخواهد داشت.
آیت الله مکارم شیرازی در این زمینه می گویند: این فضیلت ها برای کسانی نیست که تنها الفاظ آن را بخوانند و مفاهیم آن را فراموش کنند.
اما در مورد نمونه هایی که بیان کردید، فضیلت ها برای سوره های نامبرده در تفاسیر معتبر نیامده است؛ مثلاً در مورد سوره نور آمده:
از آن جا که در این سوره سفارش های بسیار در مورد رعایت عفت و پاکدامنی توسط عموم مؤمنان و خصوصاً زنان صورت گرفته، در روایات نسبت به آموزش و قرائت این سوره توسط زنان، تأکید بسیار آمده است. (2)
در این زمینه نمی شود کتاب خاصی را تأیید یا تکذیب کرد. البته صحت یا عدم صحت خواصی که برای قرآن ذکر کرده اند، کاری به اصل وجودی قرآن ندارد و ثواب واقعی سر جای خودش وجود دارد و نیز رتبه سفارشات اهل بیت نسبت به تلاوت و قرائت قرآن پایین نمی آید.
شما در این زمینه می توانید به کتاب «تفسیر مجمع البیان» علامه طبرسی یا «تفسیر نمونه» آیت الله مکارم در آغاز سوره ها مراجعه نمایید.
پی نوشت ها:
1. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 9، ص 297، ناشر دار الکتب الإسلامیة، چاپ تهران، سال 1374 ش، نوبت اول.پرسش 3:
به غیر از مفاتیح الجنان و زادالمعاد آیا منبع معتبر دیگری مبتنی بر احادیث و روایات صحیح در باب ادعیه و اذکار نافع و سریع الاجابه وجود دارد؟ لطفا راهنمایی بفرمایید؟
پاسخ:
دعا نیز مانند اذکار، آداب مخصوص به خود را دارد. اگر چه خدا را به هر زبان و درهر زمان می توان یاد کرد و نیازهای روحی و معنوی و مادی خود را از او درخواست کرد، اما بهترین خواسته ها، دعاهایی هستند که از ائمه معصومین ذکر شده اند. البته بسته به اثر دعا و نیز نوع نیازی که داریم، دعای مخصوصی توصیه شده است. کتب ادعیه ما پر از دعاهای مأثوره است و برای هر زمانی، دعای ویژه ای گفته شده است؛ مثلاً در ماه مبارک رجب، دعاهای ماه مبارک رجب مناسبترین محسوب می شود. لازم است بدانید هر دعایی را در زمان خودش می توان به قصد ورود خواند؛ ولی در غیر زمان خودش، باید به قصد ثواب و رجا خواند.
خلاصه پاسخ ما این است که بهترین دعاها، دعاهایی است که از ائمه معصومین نقل شده و در کتاب های معتبر دعا ذکر شدهاند.
بنابراین، خوب است از دعاهای مستندی که در منابع معروف و معتبر آمده، استفاده نمایید، مانند کتاب های ذیل:
مفاتیح الجنان، مصباح المتهجد (شیخ طوسی)، مصباح (کفعمی)، بلد الامین (کفعمی)، مهج الدعوات (سید بن طاووس)، صحیفه سجادیه، مفاتیح نوین (آیت الله مکارم)، المراقبات (میرزا جواد ملکی تبریزی)، زاد المعاد، جمال الاسبوع (سید بن طاووس) و ... .
البته خواندن دعاهایی که مضمون خوبی دارند، اگرچه دارای سند قوی نباشند، به قصد رجا و به امید مطلوبیت، اشکال ندارد.
نقل شده از سایت مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی به نشانی زیر
https://www.pasokhgoo.ir/node/47629
سایت پاسخگویان هم سندی برای دعای عکاشه قائل نشدن و همین پاسخ رو دادند. سایت پاسخگویان به نشانی زیر
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّـل فَـرَجَهُم
دوست داری با حسین و یارانش باشی؟!
ممکن است از اینکه در زمان حسین (علیه السلام) و در کربلا نبوده ای افسوس بخوری و با خودت بگویی من کجا و حسین کجا؟ من کجا و عباس کجا؟
البته شکی نیست که امام حسین (علیه السلام) بی بدیل است و مثل و مانندی ندارد. ابوالفضل (علیه السلام) نظیری نداشته و ندارد، ولی این را بدان که حسینی بودن غیرممکن نیست. در این تردیدی نیست که می توان مثل یاران حسین بود و با حسین و یارانش همراه شد. چگونه؟!منَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا...
از مؤمنان مردانی هستند که به پیمانی که با خدا بسته بودند وفا کردند، بعضی بر سر پیمان خویش جان باختند و بعضی چشم به راهند و هیچ پیمان خود دگرگون نکرده اند.
در زیارت وارث می خوانیم :
یا لَیتَنی کنتُ مَعَکم فَأفُوزَ فَوزا عَظیما... ای حسین! ای کاش با تو بودم و به فوزی عظیم نائل می شدم ...در زیارت عاشورا می خوانیم:
فأسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَاَکْرَمَنى بِکَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ:
پس مى خواهم از آن خدایی که گرامى داشت مقام تو را و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزیم کند خونخواهى تو را در رکاب آن امام یارى شده از خاندان محمد صلى اللّه علیه و آله...... وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ [بِالْحَقِّ] مِنْکُمْ
و از او می خواهم که برساند مرا به مقام پسندیده شما در پیش خدا و روزیم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشکار گویاى [به حق] که از شما (خاندان ) است...همچنین در روز عاشورا شیعیان اینگونه به یکدیگر تسلیت می گویند:
عظَمَ اللهُ اُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ وَجَعَلَنا وَاِیّاکُمْ مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَعَ وَلِیِّهِ الاِْمامِ الْمَهْدِیِّ(عج): خداوند متعال اجرها و ثواب های عزادار بودن ما را برای امام حسین علیه السلام زیاد گردانده و ما و شما را در رکاب حضرت امام مهدی قائم آل محمد (عج الله تعالی فرجه الشریف) از طلب کنندگان خون آن جناب قرار دهد...در بخش دیگری از زیارت عاشورا می خوانیم:
اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَمَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍپس نتیجه می گیریم که اگر بخواهیم با حسین و یاران حسین باشیم باید زندگیمان زندگی حسینی بشود، باید تلاش کنیم مثل حسین و حسین پسند زندگی کنیم. راه و روش کار هم این است:
پرهیز از محرمات و عمل به فرائض و واجبات ...اگر چنین شود دیگر حسینی خواهی شد و اگر چه حسین و کربلا را درک نکرده ای ولی باز هم حسینی خواهی بود و این لیاقت را پیدا خواهی کرد که امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) را درک کنی و در رکاب او باشی. زیرا در دعای عهد می خوانیم:
اللَّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
خدایا مرا، از یاران و مددکاران و دفاع کنندگان از امام مهدی (ع) قرار ده، و از شتابندگان به سویش، در برآوردن خواسته هایش، و اطاعت کنندگان اَوامرش، و مدافعان حضرتش، و پیشو گیرندگان به جانب خواسته اش، و کشته شدگان در پیشگاهش.نقل شده از کانال تلگرامی دین و علم به نشانی din_va_elm@
به تو از دور سلام
-----------------------------------------------------
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم وَالعَن اَعدَائَهُم اَجمَعین
عفو و جوانمردی امام سجاد علیه السلام
اگر تاریخ درباره امیرالمؤمنین علیه السلام میگوید که چگونه از ابن ملجم مواظبت کرد و هنگامی که ظرف شیری را برای حضرت میآوردند نیمی را میخورد و نیم دیگر را برای او میفرستاد، و درباره او وصیت و سفارش فراوان نمود، درباره امام سجاد نیز منقول است که: فرماندار مدینه که دل امام سجاد را خون کرده بود، از طرف عبدالملک مروان معزول شد و امر شد که او را به درختی ببندند و مردم بیایند و به او توهین کنند. امام سجاد علیه السلام اصحاب خود را خواست و سفارش فرمود که مبادا به او توهین شود! امام سجاد نزد او رفت و او را دلداری داد و نزد عبدالملک مروان وساطت او را کرد که از این خواری نجات یابد.
آن فرماندار معزول میگفت از علی بن الحسین و یارانش ترس دارم زیرا به آنها ظلم بسیار کردم.
ابهت و شخصیت امام سجاد علیه السلام
درباره حضرت علی علیه السلام گفته شده که بسیار متواضع بود، ولی بزرگی شخصیت آن بزرگوار میان همه محفوظ بود. همچنین است فرزند عزیزش امام سجاد علیه السلام.
در تاریخ ضبط است که هشام بن عبدالملک به حج آمده بود و کثرت جمعیت مانع شد که حجرالاسود را استلام کند. پس در گوشهای برای او فرشی انداخته و نشسته بود که امام سجاد علیه السلام وارد طواف شد و وقتی به حجرالاسود رسید، مردم کنار رفتند و حضرت مکرر استلام نمود. هشام فوق العاده ناراحت شد. یکی از اطرافیان پرسید: این مرد کیست که مردم چنین به او احترام دارند؟ هشام تجاهل کرد و گفت نمیدانم. فرزدق آنجا بود، فی البداهه قصیده مفصلی درباره امام سجاد علیه السلام سرود. ما چند بیت از آن قصیده را میآوریم: تمام قصیده در مناقب ابن شهر آشوب موجود است:
هذا الذی تعرف البطحاء و طاته و البیت یعرفه و الحل و الحرمما قال لاقط الا فی تشهدهلولا التشهد کانت لانه نعمیغضی حیاء و یغضی من مهابته فما یکلم الا حین یبتسممن معشر حبهم دین و بغضهم کفر و قربهم منجی و مقتصممقدم بعد ذکر الله ذکرهمفی کل فرض و مختوم به الکلم
«این مردی است که حجاز، خانه خدا، حل، حرم او را میشناسند. نه، در کلامش نیست ـ حاجت سائل را همیشه برآورده میکند جز در تشهد ـ که لا اله الا الله میگوید. و اگر تشهد در نماز نبود، نه او، همیشه آری بود: هنگام برخورد با مردمان چشمها را فرو میبندد برای آن که حیا دارد، و دیگران چشم فرو میبندد به جهت ابهتی که او دارد. و سخن با او نمیگویند مگر که آن بزرگوار تبسم کند. روز قیامت حُب آنها دین است و بغض آنها کفر است و قرب و نزدیکی به آنان پناه و نجات انسانها است. در نمازها یاد آنها و اسم آنها مقدم بر هر چیزی است بعد از اسم خدای متعال. و نمازها به اسم آنان تمام میشود ـ یعنی در نماز بعد از اسم خدا در اقامه، اسم اهلبیت است و آخر مطلب که در تشهد آخر گفته میشود باز اسم اهلبیت است. گفته شده که فرزدق به این اشعار آمرزیده شده است و به گفته جامی اگر اهل عالم به این اشعار آمرزیده شوند جا دارد.
زندگی امام سجاد علیه السلام
میدانیم زندگی حضرت علی علیه السلام پر تلاطم بود در نهج البلاغه میفرماید: «صبرت و فی العین قذی و فی الحلق شجی؛ صبر نمودم در مصایب نظیر کسی که خاری در چشم و استخوانی در گلو داشته باشد.» ولی زندگی امام سجاد علیه السلام از زندگی امیرالمؤمنین علیه السلام بسیار پرتلاطمتر بود. آن حضرت در بحبوحه جنگ صفین به دنیا آمد: در زمان معاویه و آن جنایاتش پرورش پیدا کرده. معاویه را با کشتارهای دسته جمعی شیعیان، با اشاعه سبّ امیرالمؤمنین در خطبهها و بعد از نمازها دیده است. بعداً حماسه کربلا و اسارت، که هر روزی از آن چند بار مرگ است، مجلس ابن زیاد و مجلس یزید را با اهلبیت پدرش پشت سر نهاد. قضیه حرّه که ننگی است بر دامن مسلمانان را مشاهده کرد.
یزید سال دوم سلطنت، شخصی را با پنج هزار لشگر به مدینه فرستاد و دستور قتل عام داد و سه روز مدینه را برای لشگریان خود مباح اعلام نمود.
او شاهد قضیه عبدالله بن زبیر است، که همه بنیهاشم و من جمله محمد بن حنفیه را در شعب ابی طالب جمع نمود که بسوزاند و چون دشمن رسید موفق نشد. همچنین شاهد مروان بن حکم بود که دشمن سرسخت اهلبیت بود. و شاهد حکومت عبدالملک مروان با فرماندارش حجاج بن یوسف ثقفی است. زندانی زندان حجاج بن یوسف است که در میان بیابانی، پنجاه هزار زندانی در آن زندان بود و دمیری در حیاة الحیوان میگوید خوراک آنها دو قرصه نان بود که بیشتر آن خاکستر بود. شاهد کشتار بیشتر از صد هزار نفر بود به جرم دوستی با اهلبیت. پنجاه و هفت سال در این دنیا زندگی کرد ولی هر روز از آن برای آن بزرگوار قتلگاهی بود.
نقل شده از کانال تلگرامی ارتباط با خدا به نشانی ertebat0bakhoda@
https://s6.uupload.ir/files/emam_sajad1_oonp.jpg
پوستر از سایت اهل بیت به نشانی ahlolbait.com
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَّ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ عَلی آلِ اِبراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَّجِیدٌ.